خدا جون اینجا باید بات حرف زد ؟
چی بگم .... امروز 5 شنبه س.............. انگاری بقیه یادشون رفته 5شنبه ها زجر آورترین روز هفته س برام و پاهام برای رفتن به آرامگاه سست میشه... خداجووووووووووووووووووووووووون دلم خیلی امروز گرفته ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه _:2: عین 5شنبه های دیگه دارم دیوونه میشم... یه بغض توو گلومه که نمیخوام گریه شه ! اون روزا روزای اوج پروازم بود و حالا یه پرنده زخمی م که با حسرت پرکشیدن پرنده های دیگه رو نیگا می کنه ........... خداجون ... قربونت برم... هیشوقت از هیچی گله نکردم هر اتفاقی که افتاد بازم گفتم شکرت ... دارم یا یه گلوی پره بغض برات می نویسم ... من صبورم اما ... آه این بغض گران صبر چه می داند چیست ..! آره صبورم... بدتر از اینام سرم بیاد هیچیم نمیشه ! بازم دوباره روپام وایمیسم و می پرم ولی ... الان خیلی خسته م.......... کمکم کن........... برای پریدن به آغوشت نیاز دارم اینجا هیشکی منو نمی فهمه ... هیشکی دستمو نمی گیره .._:2: همه میخوان بگن که منو می فهمن ولی همه فقط میگن ! تو همیشه سر وقت می رسی درست اون لحظه که داغونم بیا به دادم برس که این 5شنبه ی لعنتی رمقی برام نذاشته ! خداجون ........... دلتنگم..........._:2: |
ﺗﻮ ﺑﺎرون ﻛﻪ رﻓﺘﻲ ﺷﺒﻢ زﻳﺮ و رو ﺷﺪ ﻳﻪ ﺑﻐـﺾ ﺷـﻜـﺴـﺘﻪ رﻓﻴـﻖ ﮔـﻠﻮ ﺷﺪ ﺗﻮ ﺑـﺎرون ﻛﻪ رﻓﺘـﻲ دل ﺑﺎغ ﭼﻪ ﭘﮋﻣﺮد ﺗـﻤﺎم وﺟـﻮدم ﺗـﻮي آﻳـﻨﻪ ﺧﻂ ﺧﻮرد ﻫﻨﻮز وﻗﺘﻲ ﺑﺎرون، ﺗﻮ ﻛﻮﭼﻪ ﻣﻲﺑﺎره دﻟـﻢ ﻏــﺼـﻪ داره دﻟـﻢ ﺑـﻲ ﻗـﺮاره ﻧﻪ ﺷﺐ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ اس ، ﻧﻪ روﻳﺎ ﻗﺸﻨﮕﻪ دﻟـﻢ ﺑﻲ ﺗـﻮ ﺧـﻮﻧﻪ دﻟـﻢ ﺑﻲ ﺗﻮ ﺗﻨﮕﻪ .......... _:2: |
خیلی وقته از اون پستی که چند وقت پیش زده بودم میگذره...چقدر شرایطم و حال و هوایم فرق کرده...
شکر میگوییم تو را... خیلی جاها شده دلشکسته و ناراحت بودم.. غزل جان درکت میکنم...که گاهی زمانها تو را به یاد چیزهای تلخ میندازن با زبان ساده میگوییم...با تمام سختی ها و ناراحتی هایی که داشتم اگر اینها شاید منم اینجا نبودم ..هدفم اینقدر بزرگ نبود... میگن در هر کار خدا حکمتی هست ..اینو حس میکنم که حکمتی بود که کل مسیر زندگیم عوض بشه...شکر.. امشب یه قدم برداشتم..خسته م..کلی حرف زدم..ولی دلم ارومه ...هنوز خیلی کارها دارم ... امیدوارم نا امیدی و ترس فلجم نکنه و خدای بزرگ همراه همیشگیمو داشته باشم:53: |
هنوز خدا هست ...
نقل قول:
بدتر از دلتنگی ، اینه که نتونی کسی که دلتنگش میشی رو ببینی که آروم شی........ مث امروز که دلم خیلی گرفته و هیچی آرومم نمی کنه .. با همه ی اینا هنوز خدا هست... [IMG]http://*****************/images/nt7vsaby03klru7rh2r.gif[/IMG] منو دوس جون مهربونم هر شب راس ساعت دلتنگی قرار داریم....روی پنجره ی اتاقم... هر شب زل می زنم توو صورتشو باش حرف می زنم ، گاهی دستامو میگیرم طرفش تا بگیره تو دستای مهربونش... ، گاهی دوتا دستامو باز می کنم تا منو توو آغوشش بگیره ...... اون سنگ صبور خوبیه.. همش نق نق هامو میشنوه و هیچی بهم نمیگه ......... من خیلی دختر بدیم... خیلی بد ! همش همه رو اذیت میکنم و همه هی ازم دور و دورتر میشن اما اون نه ! همش توی سکوتم... دور از همه .. اما از اون نه! وقتی همه تنهام میذارن اینقد محکم بغلم می کنه که با همه ی وحشتناک بودن شرایطم ، یه امید کوچولو توو دلم سبز میشه ... همش انگار دلش می خواد بهم بگه .. غزل ! اگه هیشکی بات نباشه من هستم .. من دوست دارم... تو فرشته کوچولوی خودمی .. نترس.. تنهات نمیذارم ! ولی روش نمیشه بگه... فقط وقتی تو بغلشم عاشقونه نیگام میکنه ... من همه ی اینارو از توو چشماش خوندم... می پرستمش .. نه چون همه می پرستن ! نه چون باید بپرستمش ! چون وجودم پر از یه حس آروم و دوست داشتنی میشه وقتی میاد بهم سر بزنه... و وقتی دارمش..چون آروم ترین آغوش دنیاست ... خدای مهربون ...هرچند امشب بات قهرم ! چند هفته س دارم هرشب بت میگم دلم دریا میخواد.. نصفه شب ! ولی هنوز منو نبردی ! _:2:؛ با این حال تو لیلی منی ! قد همون 10تای بچگی م دوست دارمhttp://hodhodshop.com/forum/Smileys/default/017.gif غزل |
یه محیط مجازی و یه درد دل با خدا
مینویسم برای دل خوشی دل خودم یکی از خوبی درد دل با تو اینه که دیگه انتظار پاشخی از نوع این چیزی ک نوشتمو ندارم... دکتر هلاکویی یه بار گفت انتظار یعنی دروغ.... به نظر من انتظار ذره ذره از بین میبره... از این سیاهی شب بدم می آید.. دست خودمم نیست من ادبیاتم خوب نیس...من ذره ذره شکستم..من دلم نمیخواد دلتنگ کسی باشم..نمیخوام هزار بار یکی صدا بزنم بعد بگه چی میخوایی ... |
نقل قول:
این روزا این چیزا مد شده !! ---------- مرا بگذار و بگذر..دیگر نمی خواهم به دنیای بزرگ تری دل ببندم .. دنیایی که قد یک آغوش گرم برای من جای ندارد.. می خواهم به شانه های تهی .. سرد و پریشان باد تکیه دهم !مرا بگذار و بگذر ...! غزل |
خدایا
تو خدای منی ؟ |
وای خدا جونم این قدر دلم گرفته که نمیدونم باید چی کار کنم |
شکوفه مهربونم...
خیلی ناراحت شدم پستتو خوندم.... می دونی دیشب شب وحشتناکی بود برام........ اگه بدونی با چه ترفندایی خودمو آروم کردم................. عزیزم گریه کن .. گاهی ادم باید گریه کنه تا دلش سبک شه.. من دیشب روی تختم دراز کشیدمو سعی کردم به هیچی فک نکنم درحالی باید داغون می بودم وقتی فکرای ناراحت کننده میومدن سراغم صلوات می فرستادمو میگفتم خدایا می دونم تو امشب نمیذاری غزلت به هم بریزه..... وای اینقد آروم شدم م م م م م م م م م م مدامم اینو میگفتم : الا بذکرالله تطمئن القلوب ........... می دونم گاهی هیچی آرومت نمی کنه ولی من دیشب توی آغوش پروردگارم عجیب آروم شدم... من خیلی دوست دارم و از ناراحتیت ناراحت میشم.... :-* |
قفون تمام دلهای شکسته(این قفون و بوج بوج و خجگله را از تو فیسسس یاد گرفتم :d چه چیزهای خوبی یادم میده )
اقا این روانشاسا میگین ادم گاهی اوقات غمگین و ناراحته و این اشکالی نداره :) گریه خوبه ولی اگه هر روز بشه ..این ناراحتی و بهم ریختگی اگه هر روز بشه خوب نیست... منم بچه ها اینا رو تجربه کردم... شب های بدی گذروندم...شب که میشه انگار دنیا میخواد رو سرم خراب بشه_:2:_:2: با اینکه روز خوبی را داشته باشم..و از روز وفعالیتی که داشتم راضی بودم اوه یادم نبود اینجا درد و دل با خداست... اینو یواشکی میگم....میگن خدا را انسان خلق کرد خوب فکر کنید بهش.... خدا واسه ماها تکیه گاه مون هست ...یه جایی که هر وقت دلمون بخواد باهاش درد و دل میکنیم..وقت ملاقات نداره...نمیگه برو حوصله تو ندارم.. منم دوست دارم بیشتر بشناسمش..واقعا هم نمیدونم از کجا با چی شروع کنم..ولی اینو ازش خواستم بچه ها خیلی مواظب خودتون باشین..منم وقتی این حال وهوای شما رو میخونم ناراحت میشم.... حتما حتما فکر سلامت جسم و روح خودتون باشین....:53: خدایا به لطف و کرمت بهمون کمک کن راه سعادت رو پیدا کنیم{پپوله} |
اکنون ساعت 11:44 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)