دوست عزیز، حرف انتخابی یادتون رفت. پس من با آخرین حرف یعنی الف ادامه می دم:
ای دل ار سیل فنا بیناد هستی برکند چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور ق |
قيامت مي كني سعدي بدين شيرين سخن گفتن
مسلم نيست طوطي را در ايامت شكر خايي ش |
شهری است پر ظریفان وز هر طرف نگاری
یاران صلای عشق است گر می کنید کاری ج |
اشتباه شد دوبار پشت سر هم پست زدم مجبورم با حرف انتخابی خودم مشاعره کنم!
جاه و جلال من تویی ملکت و مال من تویی آب زلال من تویی بی تو بسر نمی شود ز |
ز همتت همه افتادگان بلند شدند
چو آفتاب كه ب آسمان برد شبنم مگر كمينه آحاد بندگان سعدي كه سعيش از همه بيش است و حظش از همه كم الف |
ای دل مباش یکدم خالی ز عشق و مستی
وانگه برو که رستی از نیستی و هستی ک |
كاروان رفت و تو در خواب و بيابان در پيش
كي روي ره ز كه پرسي چه كني چون باشي م |
مرا چشمی است خون افشان ز دست آن کمان ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو ب |
بنشينم و صبر پيش گيرم
دنباله كار خويش گيرم ي |
یک دست جام باده و یک دست جعد یار
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست و |
اکنون ساعت 02:11 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)