یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که میشنوم نامکرر است "ن" |
نالیدن بلبل ز نوآموزی عشق است
هرگز نشنیدیم ز پروانه صدایی // م |
می خور که چنین عمر که غم در پی اوست
آن به که بخواب یا به مستی گذرد د/ |
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی // گ |
گسستم از تو رشته ی محبتم را
گره خورد این رشته،شاید کم شود فاصله میان من وتو *ز |
ز غفلت با تبه کاری به سر بردم جوانی را
کنون از زندگی سیرم نخواهم زندگانی را // س |
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
چه خیال ها گذر کرد وگذر نکرد خوابی *ش |
شاهد سرمدی تویی وین دل سالخورد من
عشق هزارساله را بر تو گواه می کند // ه |
هزار جهد بکردم که یار من باشی
مراد بخش دل بی قرار من باشی *غ |
غیرتم گشت که محبوب جهانی لیکن روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد ... |
اکنون ساعت 02:04 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)