دست بگشاد و کنارانش گرفت
همچو عشق اندر دل و جانش گرفت |
بگشاد دهانرا كه بگويد خبري از غايت غيرت تو نگذاشتمش |
عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده
بجز از عشق تو باقی همه فانی دانست |
فاني شدم و بريد اجزاي تنم ميچرخ كه بر چرخ بد اول وطنم |
مشق اول عشق بود و مشق دوم شد فراق
بعد از اين درسي نگيرم غير درد اشتياق |
من نیز چشم از خواب خوش بر مینکردم پیش از این
روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را |
آخر ز فراق دود آهي كردي زان آه بسوي خويش راهي كردي |
وه که گر من بازبینم روی یار خویش را
تا قیامت شکر گویم کردگار خویش را |
گفتم كه مرا تا به قيامت جفتي گو آن سخني كه وقت مستي گفتي |
دریغ آن کمربند و آن گردگاه
دریغ آن کیی برز و بالای شاه |
اکنون ساعت 03:21 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)