من باکمر تو در میان کردم دست
پنداشتمش که در میان چیزی هست |
تا غنچه خندانت دولت به که خواهد داد
ای شاخ گل رعنا از بهر که میرويی |
يادباد ان صحبت شبها كه با زلف توام
بحث سرّعشق وذكر حلقه عشّاق بود |
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا |
الا اي همنشين دل كه يارانت برفت از ياد
مرا روزي مباد آن دم كه بي ياد تو بنشينم |
مژدگانی بده ای دل که دگر مطرب عشق
راه مستانه زد و چاره مخموری کرد |
دل من به دور رويت ز چمن فراق دارد
كه چو سرو پايبند است و چو لاله داغ دارد |
در شاهراه دولت سرمد به تخت بخت
با جام می به کام دل دوستان شدم |
ما شبي دست برآريم و دعايي بكنيم
غم هجران ترا چاره ز جايي بكنيم |
من باکمر تو در میان کردم دست
پنداشتمش که در میان چیزی هست پیداست از آن میان چو بربست کمر تا من ز کمر چه طرف خواهم بربست |
اکنون ساعت 11:28 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)