تو آنی کز آن یک مگس رنجه ای
که امروز سالار سر پنجه ای ز |
زخمی دگر بزن که نیافتاده ام هنوز
شادم از این شکنجه خدا را،مکن دریغ غ/ |
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است ک |
کاری نداریم ای پدر جز خدمت ساقی خود
ای ساقی افزون ده قدح تا وارهیم از نیک و بد ه |
در پيشه ای بی پيشگی کردست ما را نام زد هر روز همچون ذره ها رقصان به پيش آن ضيا ... . هر جا که بينی شاهدی چون آينه پيشش نشين هر جا که بينی ناخوشی آيينه درکش در نمد م |
ما را چو ز عشق میشود راست مزاج
عشق است طبیب ما و داروی علاج پیوسته بدین عشق نخواهد رفتن این عشق ز کس نزاد و نی داد نتاج ن |
نغز گفت آن بت ترسا بچه باده پرست
شادی روی کسی خور که صفایی دارد گ |
گر همچو من افتادهی این دام شوی ای بس که خراب باده و جام شوی ث// |
ثریا چون منیژه بر سر چاه
دو چشم من بدو چون چشم بیژن م |
مرا هرگه بهار اید به خاطر یاد یار آید
به خاطر یاد یار آید مرا هرگه بهار آید *ع |
اکنون ساعت 06:15 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)