|
|
behnam5555 |
02-02-2011 07:27 PM |
چیزهایی که من آموخته ام
سخنان جالب و آموزنده از گابریل گارسیا ماکز، نویسنده معروف کلمبیایی و برنده جایزه نوبل در ادبیات
در 15 سالگی آموختم كه مادران از همه بهتر می دانند ، و گاهی اوقات پدران هم
در 20 سالگی یاد گرفتم كه كار خلاف فایده ای ندارد ، حتی اگر با مهارت انجام شود
در 25 سالگی دانستم كه یك نوزاد ، مادر را از داشتن یك روز هشت ساعته و پدر را از داشتن یك شب هشت ساعته ، محروم می كند
در 30 سالگی پی بردم كه قدرت ، جاذبه مرد است و جاذبه ، قدرت زن
در 35 سالگی متوجه شدم كه آینده چیزی نیست كه انسان به ارث ببرد ؛ بلكه چیزی است كه خود آن را می سازد
در 40 سالگی آموختم كه رمز خوشبخت زیستن ، در آن نیست كه كاری را كه دوست داریم انجام دهیم ؛ بلكه در این است كه كاری را كه انجام می دهیم دوست داشته باشیم
در 45 سالگی یاد گرفتم كه 10 درصد از زندگی چیزهایی است كه برای انسان اتفاق می افتد و 90 درصد آن است كه چگونه نسبت به آن واكنش نشان می دهند
در 50 سالگی پی بردم كه كتاب بهترین دوست انسان و پیروی كوركورانه بدترین دشمن وی است
در 55 سالگی پی بردم كه تصمیمات كوچك را باید با مغز گرفت و تصمیمات بزرگ را با قلب
در 60 سالگی متوجه شدم كه بدون عشق می توان ایثار كرد اما بدون ایثار هرگز نمی توان عشق ورزید
در 65 سالگی آموختم كه انسان برای لذت بردن از عمری دراز ، باید بعد از خوردن آنچه لازم است ، آنچه را كه میل دارد نیز بخورد
در 70 سالگی یاد گرفتم كه زندگی مساله در اختیار داشتن كارتهای خوب نیست ؛ بلكه خوب بازی كردن با كارتهای بد است
در 75 سالگی دانستم كه انسان تا وقتی فكر می كند نارس است ، به رشد و كمال خود ادامه می دهد و به محض آنكه گمان كرد رسیده شده است ، دچار آفت می شود
در 80 سالگی پی بردم كه دوست داشتن و مورد محبت قرار گرفتن بزرگترین لذت دنیا است
در 85 سالگی دریافتم كه همانا زندگی زیباست
|
behnam5555 |
02-02-2011 07:30 PM |
عاشقانه ...
گاهی اوقات آرزو می کنم ای کاش تک پرنده عاشقی بودم که میان صدها هزارپرنده بتوانم به قله بلند سرزمین هستی برسم و پرواز کان نغمه سر دهم که... من شیدای تو وعاشقانه دوستت دارم.
|
behnam5555 |
02-02-2011 07:33 PM |
ساده است...
ساده است نوازش سگی ولگرد
شاهد آن بودن که چگونه زیر غلتکی میرود
و گفتن اینکه سگِ من نبود
ساده است ستایش گلی
چیدنش و از یاد بردن
که گلدان را آب باید داد
ساده است بهره جویی از انسانی
دوست داشتن بی احساس عشقی
او را به حال خود وا نهادن و گفتن که دیگر نمی شناسمش
ساده است لغزشهای خود را شناختن
با دیگران زیستن به حساب ایشان
و گفتن که من اینچنینم
ساده است
که چگونه می زیم
باری زیستن
سخت ساده است
وپیچیده نیز هم ...
"مارگوت بیگل"
|
behnam5555 |
02-02-2011 07:36 PM |
اون کسی که همین الان مشغول خواندن این متنه
خدای عزیز! اون کسی که همین الان مشغول خواندن این متنه، زیباست چون دلی زیبا داره
درجه یکه چون تو دوستش داری و بهش نظر کردی ، قدرتمند و قوی و استواره چون تو پشت و پناهش هستی
خدایا ! ازت می خوام کمکش کنی زندگیش سرشار از همه بهترینها باشه
خواهش می کنم بهش درجات عالی دنیای و اخروی عطا بفرما و کاری کن ، به آنچه چشم امید دوخته
آنگونه که به خیر و صلاحش هست برسه انشاا...
خدایا! در سخت ترین لحظه ها یاریگرش باش تا همیشه بتونه همچون نوری در تاریک ترین و سخت ترین
لحظه ها زندگی اش بدرخشه و در ناممکن ترین موقعیت ها عاشقانه مهر بورزه....
|
behnam5555 |
02-02-2011 07:40 PM |
معجزه دوستت دارم
در قصه اي قديمي حکايت مي کنند که وقتي روزي روزگاري در سرزميني دور ,مردم گناهان بسيار کردند و مورد خشم خداوند قرار گرفتند خداوند بر آن شدتا تنبيهي سخت بر آنها مقرر فرمايد .
تنبيهي سخت تر از آتش و سيل و زلزله و قحطي و بيماري , تنبيهي که نسلها را سوزنده تر از آتش بسوزاند بي آنکه کسي ببيندش يا بر آن واقف شود.
پس خداوند دو کلمه "دوستت دارم " را از ذهن و قلب مردم پاک کرد چنان که از روز ازل آن کلمات را نه شنيده , نه گفته و نه احساس کرده باشند.
ابتدا همه چيز عادي و زندگي به روال هميشگي خود در گذر بود .اما بلا کم کم رخ نمود . زماني که مادري مي خواست عشقي بي غش تقديم فرزند کند ,هنگاميکه دو دلداده مي خواستند کلام آخر را بگويند و خود را يکباره به ديگري واگذارند , آنگاه که انسان ها ,دو همسايه , دو برادر , دو دوست در سينه چيزي گرم و صادقانه احساس مي کردند و مي خواستند که آن را نثار ديگري کنندزبان ها بسته بود و چشم ها منتظر و آن کلامي که پاسخگوي همه آن اين نيازهابود , از دهان کسي بيرون نمي آمد و تشنگي ها سيراب نمي شد. و بعد...
کم کم سينه ها سرد شد , روابط گسست و ملال و بي تفاوتي جايگير شد . ديگر کسي حرفي براي گفتن به ديگري نداشت.آدم ها در خود فسردند و در تنهايي بي وقفه از خود پرسيدند : چه شد که ما به اينجا رسيديم , کدام نعمت ازميان ما رخت بر بست؟ و اندوه امانشان را بريد . خداوند دلش بر اين قوم که مفلوک تر از همه اقوام جهان شده بودند سوخت و کلمات " دوستت دارم " را به ذهن و قلب آنها باز گرداند ...
خدا را شکر که ما هنوز ميتوانيم به يکديگر بگوييم : " دوستت دارم " !
|
behnam5555 |
02-02-2011 07:52 PM |
بهترین و جالبترین اطلاعات عمومی دنیا
ایا میدانید اولین فردی که در اروپا اقامت گرفت یک زن ایرانی بود و بعد مساله اقامت خارجی ها مطرح شد
ایا میدانید ایرانیان در انگلیس ثروتمندترین قشر جامعه هستند حتی ثروتمندتر از ملکه الیزابت
ایا میدانید ایرانیان در آمریکا فرهیخته ترین افراد جامعه آمریکا هستند
ایا میدانید رئیس کامپیوتر ناسا یک ایرانی هست
ایا میدانید حدود ۲۵۰ ایرانی در ناسا محقق داریم
ایا میدانید کورش کبیر بر جهان حکومت میکرد به نوعی قدرت جهان در دست ایران بود ایا میدانید سال ۲۰۰۱ در فرانسه سال ایران نام داشت
ایا میدانید اگر ۳ قاره آسیا و آمریکا و آفریقا را به هم وصل کنیم ایران در مرکز جهان است
آیا میدانید فرشته ها با سرعت نور حرکت میکنند و زمان بر انها کند میشود
آیا میدانید انسان در سال ۳۰۰۰ قد متوسط ۲ متر و ۱۲۰ سال عمر و پوست قهوه ای خواهد داشت
آیا میدانید وزن ۱ قاشق چایخوری از سیاه چاله ها ۲ میلیارد تن است بله ۲ میلیارد تن
آیا میدانید یك سیاهچاله در كهكشان راه شیری است که هر ثانیه ۱۰۰۰ بار دور خود میچرخد
آیا میدانید ضریب هوشی انسان های معمولی بین ۸۵ تا ۱۰۵ است
آیا میدانید هر تار موی انسان میتواند تا وزن ۱۰۰ گرم رشد کند
آیا میدانید بلندترین موی سر دنیا ۶ متر است
آیا میدانید وزن موی سر هر فرد در طول عمرش با وزن ۲ فیل آفریقایی برابر است
آیا میدانید چشم انسان معادل یک دوربین ۱۳۵ مگا پیکسل است
آیا میدانید سریعترین عنکبوت دنیا دارای سرعت ۱۶ km در ساعت است که در افریقاست
آیا میدانید یک انسان نهایتا میتواند با سرعت ۳۵ km در ساعت بدود
آیا میدانید نوعی عنکبوت میتواند ۳۰۰ برابر وزنش را بلند کند
آیا میدانید طول موج نور مرئی بین ۷۰۰ - ۴۰۰ نانومتر است
آیا میدانید خورشید کوچکترین ستاره دنیا است
آیا میدانید وقتی به خورشید نگاه میکنید صحنه ۸ دقیقه قبل از آن را مشاهده میکنید
آیا میدانید زمین در آغاز پیدایش خود ۲۰۰۰ بار بزرگتر از حجم کنونی خود را داشته است.
آیا میدانید مساحت سوراخ اوزون ۲۴ میلیون کیلومتر مربع یا به اندازه آمریکای شمالی
آیا میدانید سالانه ۱.۳ میلیون متر مکعب چوب صرف چوبهای غذای خوری در چین میشود
آیا میدانید در طوفان شن کویر بین ۶۰ تا ۲۰۰ میلیون تن شن جابجا میشود
آیا میدانید ماموتها که ۱۰ هزار سال پیش منقرض شدند تا ۶ سالگی شیر مادرشان را میخوردند
آیا میدانید شیارهاى کف دست کمکی براى بهتر گرفتن اشیاء است
آیا میدانید جوانان هندی شادترین و ژاپنی افسرده ترین های جهانند
آیا میدانید لاشخورها قادر به دیدن یك موش كوچك از ارتفاع ۴ كیلومتری میباشند
آیا میدانید مردم فیلیپین به بیش از ۱۰۰۰ لهجه سخن میگویند
آیا میدانید عمر مفید انسانها در کف دستشان نوشته شده است نگاه کنید ۸۱ - ۱۸ = ۶۳
آیا میدانید مسن ترین انسان دنیا با ۱۴۲ سال سن الان در ایران زندگی میکند
آیا میدانید به گفته صندوق پول جهان ایران در تورم رتبه ۵ جهان است و تا چند سال دیگر ۱ خواهد شد
آیا میدانید ایران فلاتی به وسعت ۱/۶۴۸/۱۹۵ کیلومتر مربع است
آیا میدانید گرانترین کفش دنیا ۱ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان است
آیا میدانید گرانترین سینمای خانگی ۲۱۰ میلیون تومان است
آیا میدانید گرانترین بلندگوی جهان ۲۱۰ میلیون تومان قیمت دارد
آیا میدانید گرانترین ساعت دنیا سویسی بوده و ۱ میلیارد تومان است
آیا میدانید گرانترین ماشین دنیا یک الگانس که با الماس تزیین شده و بیش از ۱ میلیارد است
آیا میدانید فاصله بین مچ دست تا ارنج برابر با طول کف پا است
آیا میدانید مورچه ها هم شمردن بلدند و قدم هایشان را برای مسیر یابی میشمارند
آیا میدانید یك نانومتر یك میلیاردیم متر یا حدوداً به طول ۱۰ اتم هیدروژن است
آیا میدانید مصرف زغال اخته از تنگی عروق خون جلوگیری میكند
آیا میدانید خورشید در مدار کهکشان شیری با سرعت ۹۰۰۰۰۰ کیلومتر در ساعت حرکت میکند
آیا میدانید ادرار گربه زیر نور سیاه میدرخشد.
آیا میدانید دوئل در پاراگوئه آزاد است به شرطی که طرفین خون خود را بر گردن بگیرند
آیا میدانید هر بار که یک تمبر را میلیسید ۱۰.۱ کالری انرژی مصرف میکنید
آیا میدانید فورییه ۱۸۶۵ تنها زمانی بود که ماه کامل نشد
آیا میدانید کوتاهترین جمله کامل در زبان انگلیسی I am است
|
behnam5555 |
02-02-2011 07:58 PM |
زندگي به من آموخت چگونه اشک بر يزم ...
اما اشک به من نياموخت چگونه زندگي کنم ...
زندگي به من آموخت درد و رنج چيست ...
ولي به من نياموخت چگونه تحملش کنم ...
زندگي به من آموخت بي صدا گر يستن را ...
پس تا هست زندگي بايد کرد ...
تا عشق هست ... عاشقي بايد کرد
تا دوستي هست ... دوست بايد داشت
تا دل هست ... بايد باخت
تا اشک هست ... بايد ر يخت
تا لب هست ... بوسه بايد زد
تا بوسه هست ... بايد زد
تا معشوق هست ... عاشق بايد بود
تا شب هست ... بيدار بايد بود تا هستي ... بايد بود ...
|
behnam5555 |
02-02-2011 08:01 PM |
زمانهای قديم وقتی هنوز راه بشر به زمين باز نشده بود فضيلتها و تباهی ها دور هم جمع شده بودند.
ذکاوت گفت :بياييد بازی کنيمٍ ،مثل قايم باشک!
ديوانگی فرياد زد:آره قبوله ، من چشم ميزارم!
چون کسی نمی خواست دنبال ديوانگی بگردد همه قبول کردند.ديوانگی چشم هايش رابست و شروع به شمردن کرد:يک..... دو.....سه!همه به دنبال جايی بودند تا قايم بشوند.
نظافت خودش را به شاخ ماه آويزان کرد.
خيانتداخل انبوهی از زباله ها مخفی کرد.
اصالت به ميان ابرها رفت و
هوس به مرکززمين به راه افتاد
دروغکه می گفت به اعماق کوير خواهد رفت ، به اعماق دريا رفت!
طعم داخل يک سيب سرخ قرار گرفت.
حسادت هم رفت داخل يک چاه عميق .
آرام آرام همه قايم شده بودند و
ديوانگیهمچنان می شمرد:هفتادوسه،...... هفتادو چهار....!
اما عشق هنوز معطل بود و نمی دانست به کجا برود.
تعجبی هم ندارد قايم کردن عشق خيلی سخت است.
ديوانگی داشت به عدد100 نزديک می شدکه عشق رفت وسط يک دسته گل رز و آرام نشست.
ديوانگی فرياد زد، دارم ميام، دارم ميام....
همان اول کار تنبلی را ديد.تنبلی اصلا تلاش نکرده بود تا قايم شود!
بعدهم نظافت را يافت و خلاصه نوبت به ديگران رسيد اما از عشق خبری نبود.
ديوانگی ديگر خسته شده بودکه حسادت حسوديش گرفت و آرام در گوش او گفت :عشق در آن سوی گل رز مخفی شده است.
ديوانگیبا هيجان زيادی يک شاخه گل از درخت کند و آنرا با قدرت تمام داخل گلهای رز فرو کرد.
صدای ناله ای بلند شد .
عشق از داخل شاخه ها بيرون آمد، دستها يش را جلوی صورتش گرفته بود و از بين انگشتانش خون می ريخت.شاخه ی درخت چشمان عشق را کور کرده بود.
ديوانگی که خيلی ترسيده بود با شرمندگی گفت:
حالا من چکار کنم؟ چگونه ميتونم جبران کنم؟
عشق جواب داد: مهم نيست دوست من، تو ديگه نميتونی کاری بکنی ، فقط ازت خواهش می کنم از اين به بعد يارمن باش. همه جا همراهم باش تا راه را گم نکنم. واز همان روز تا هميشه عشق و ديوانگیهمراه يکديگر به احساس تمام آدم های عاشق سرک می کشند.
|
behnam5555 |
02-02-2011 08:09 PM |
پيشگيري و كنترل كمبود ويتامين a :
ویتامینa یکی از مواد مغذی و مهم با نقش های اساسی در سلامت ارگانهای بدن است . این ویتامین در پیشگیری از بروز عفونت ، سلامت پوست و بافتهای مخاطی دهان ، دستگاه گوارش ، مجاری تنفسی ، چشم ها و تامین رشد کودکان تاثیر بسزایی دارد .
کمبود ویتامین a یکی از مهمترین مشکلات تغذیه ای در کشورهای در حال توسعه است . بر اساس برآوردهای سازمان جهانی بهداشت ، 251 میلیون کودک زیر 5 سال در جهان دچار کمبود متوسط و شدید ویتامین a هستند و هرسال 500 هزار کودک زیر 5 سال جهان به دلیل کمبود این ویتامین کور می شوند و می توان گفت که سلامت و بقاء حداقل 254 میلیون کودک زیر 5 سال جهان به علت کمبود ویتامین a در معرض خطر قرار دارد .
کمبود ویتامین a با عوارضی از جمله کاهش سرعت رشد کودکان ، افزایش مرگ و میر و ابتلا کودکان به بیماریهای عفونی به ویژه سرخک ، اسهال و عفونتهای دستگاه تنفسی همراه است . به طوری که خطر ابتلاء به عفونت و مرگ کودکان را به میزان 2 تا 4 برابر افزایش می دهد .
کمبود شدید ویتامین a شبکوری ، آسیب قرنیه چشم به صورت گزروفتالمی ( خشکی چشم ) و نهایتا کوری مطلق را به دنبال دارد .
نتایج بررسی کشوری سلامت و بیماری که در سال 1378 در ایران انجام شد ، نشان داده است که 1/1 درصد پسران 2 تا 5 سال و 8/0 درصد دختران همین گروه سنی دچار شبکوری هستند و این در حالی است که سازمان جهانی بهداشت اعلام کرده است در جامعه ای که یک درصد کودکان زیر شش سال آن دچار شبکوری باشند ، کمبود ویتامین a یک مشکل بهداشت عمومی در آن جامعه محسوب می شود .
بر اساس تخمین های جهانی ، هر سال از 3/1 تا 5/2 میلیون مورد مرگ را می توان با بهبود وضعیت ویتامین a پیشگیری نمود . به دلیل نقش حیاتی ویتامین a در سلامت مادر و کودک ، پیشگیری و کنترل کمبود ویتامین a نزد سیاستگزاران و مدیران برنامه های بهداشتی باید در اولویت قرار گیرد .
نقش و اهمیت ویتامین aدر بدن :
نقش بیولوژیک این ویتامین در بینایی ، رشد ، نمو استخوان ها ، حفظ بافت پوششی ، پاسخ های ایمنی و تولید مثل شناخته شده است .
- وجود ویتامین a برای بینایی ، حفظ سلامت چشم و قدرت دید در تاریکی ضروری است و در صورت کمبود آن در بدن شبکوری بروز می کند . شبکوری یا کاهش قدرت دید در تاریکی ، اولین علامت کمبود ویتامین a است .
- همچنین کمبود این ویتامین باعث از بین رفتن ترشح مخاط توسط سلولهای پوششی پوست و در نتیجه خشکی پوست و بافت مخاطی بدن می شود .
- وجود ویتامین a برای رشد طبیعی استخوان ضروری است و کمبود آن اثر نامطلوب بر رشد طولی استخوانها دارد .
- وجود ویتامین a در مکانیسم اختصاصی دفاع بدن نیز ضروری است و کمبود این ویتامین خطر ابتلا به انواع عفونتها ( خصوصا اسهال و عفونتهای دستگاه تنفسی ) و مرگ را به میزان 2 تا 4 برابر افزایش می دهد . کمبود ویتامین a ، دوره بیماری را طولانی تر کرده و شدت آنرا افزایش می دهد .
- مطالعات زیادی نشان داده است که تجویز همزمان ویتامین a و آهن نقش بسیار مؤثری در جبران کم خونی فقر آهن افراد داشته است و به نظر می رسد که ویتامین a به جذب ، هضم و ذخیره آهن در بدن کمک می کند .
- مطالعات نشان داده است که ویتامین a به عنوان یک شبه هورمون عمل کرده و به رشد و نمو سلولهای بدن کمک می کند .
- بتا کاروتن ( پیش ساز ویتامین a ) بدن را در مقابل ابتلا به انواع سرطان ها ، بیماریهای قلبی – عروقی و بیماریهای چشمی مانند آب مروارید محافظت می نماید .
مقادیر مورد نیاز روزانه ویتامین a:
بطور کلی میزان مورد نیاز روزانه این ویتامین ، بر اساس سن ، جنس و شرایط فیزیولوژیک ( بارداری و شیردهی ) تعیین می گردد . میزان نیاز روزانه به ویتامین a در مردان بیشتر از زنان است و در دوران شیردهی بیشترین نیاز به این ویتامین وجود دارد .
در بعضی از دورانهای زندگی ، نیاز به ویتامین aافزایش می یابد . این دوران ها عبارتند از :
- دوران رشد سریع کودکی و نوجوانی ( کودکان زیر 6 سال و نوجوانان در دوران بلوغ )
- دوران بارداری و شیردهی
مواردی که معمولا باعث دریافت ناکافی ویتامین aشده و باعث می شود فرد در معرض کمبود این ویتامین قرار بگیرد ، عبارتند از :
- بارداریهای مکرر و با فاصله کم که موجب کاهش ذخایر ویتامین a در مادر و در نهایت کاهش ذخایر این ویتامین در شیرخواران به ویژه در 6 ماه اول زندگی می شود .
- کودکانی که با شیر مصنوعی تغذیه میشوند بیشتر در معرض خطر این کمبود قرار می گیرند ( به دلیل قابلیت جذب کم این ویتامین در شیر مصنوعی )
- کودکانی که تغذیه تکمیلی نامناسب دارند و منابع غذایی ویتامین a به مقدار کافی در برنامه غذایی آنان گنجانده نشده است .
- تغذیه نادرست کودکان در دوران بیماری و نقاهت که باعث می شود در این دوران کودک مواد مغذی مورد نیاز و از جمله ویتامین a مورد نیاز را دریافت نکند .
- ناآگاهی های تغذیه ای والدین و بخصوص مادران در زمینه منابع غذایی ویتامین a و لزوم استفاده از آنها در برنامه غذایی روزانه ، یکی از دلایل دریافت ناکافی و در نتیجه کمبود ویتامینa می باشد .
- پایین بودن سطح درآمد خانوار و کمبود دریافت مواد غذایی به طور کلی و همچنین پایین بودن قدرت خرید خانوار برای تهیه منابع غذایی ویتامین a به خصوص منابع حیوانی این ویتامین ، باعث دریافت ناکافی ویتامین در افراد خانواده می شود .
- کمبود دسترسی به منابع گیاهی این ویتامین ( میوه و سبزیها ) در فصول خشک ، احتمال کمبود این ویتامین را افزایش می دهد .
- بروز بیماریهای عفونی و ابتلا مکرر کودکان به این بیماریها باعث کم اشتهایی و کاهش جذب ویتامین a در آنها و در نتیجه کمبود این ویتامین می شود .
- آلودگی های انگلی نیز با بروز کم اشتهایی و کاهش جذب مواد مغذی از جمله ویتامین a ارتباط دارد .در مناطقی که مردم آن از آب آشامیدنی سالم و توالت بهداشتی و ... برخوردار نیستند ، به دلیل ابتلا به عفونتهای انگلی بیشتر در معرض خطر کمبود این ویتامین قرار می گیرند .
- رژیم غذایی کم چربی نیز باعث عدم جذب این ویتامین می شود . زیرا ویتامین a محلول در چربی بوده و وجود چربی برای جذب آن ضروری می باشد .
- قابلیت جذب منابع حیوانی ویتامین a بیشتر از منابع گیاهی می باشد و بایستی حداقل 40 درصد ویتامین a مورد نیاز روزانه از منابع حیوانی تامین شود . در غیر این صورت فرد دچار کمبود می شود .
منابع غذایی ویتامین a
1- منابع حیوانی – دارای فرم فعال و قابل جذب ویتامین a – در جگر ، قلوه ، زرده تخم مرغ ، شیر و لبنیات پرچرب و کره موجود است .
2- منابع گیاهی ( کاروتنوئید ها و به ویژه بتا کاروتن ) که پیش ساز ویتامین a میباشد در میوه های رنگی و سبزیجات زرد و سبز رنگ نظیر اسفناج ، کاهو ، هویج ، کدو حلوایی ، زرد آلو ، طالبی ، موز ، انگور ، خربزه ، خرمالو و انواع مرکبات وجود دارند .
پپیشگیری و کنترل کمبود ویتامین a:
چهار راهکار اساسی در برنامه پیشگیری و کنترل کمبود ویتامین a عبارتند از :
1- آموزش تغذیه
2- مکمل یاری
3- غنی سازی مواد غذایی
4- کنترل بیماریهای عفونی و انگلی
مکمل یاری :
در مناطقی مانند کشور ایران ، که کمبود ویتامین a به عنوان یک مشکل بهداشت عمومی مطرح است ، به کلیه کودکان زیر 6 سال هر 6 ماه یکبار باید یک مگادوز ویتامین a داده شود . دوز پیشنهادی ویتامین a برای کودکان 6 تا 11 ماهه ، یک کپسول 100 هزار واحدی و برای کودکان یک تا 5 سال یک کپسول 200 هزار واحدی است .
|
behnam5555 |
02-02-2011 08:24 PM |
حکایت سعدی
)آخرین حکایت آن مرحوم(
بسی شادی و اندوه مردمان برشمردم و اکنون فراخور آنست که در این کهولت عمر خداوند کریم را به شکر اندر شوم که همه عمر مرا همسری بود به وفای عایشه و کرامت خدیجه و شهامت فاطمه و زیبایی زلیخا و قناعت طبع هاجر و خوی خوش حوا (کرم الله وجوههما) که مر سعدی را بهتر از وی لیاقت نبودی و کمتر از او ارضا نکردی. باری مشیت خدای جل جلاله مقرر نمود که سعدی از آن گنج آشکار و بهشت پدیدار دست شوید و آن منشا حسن و ملجا تالمات روان را زخاک سرد بوید.
زن همچو عمود در سرای است
ویرانه سرای بی ستون شد
زلزال بجوی ز صدق قرآن
خانه که به مرگ زن نگون شد
شکر خدای همی گفتم و دُرّ صبر جزیل همی سفتم تا زمانی چند به اندوه و دعا در کنج خلوت و عزلت سپری گشت. شبانگاهی به حکم اتفاق بانگ عتاب عروس و تضرع در خطاب فرزند شنیدمی و در آن سکوت چاره از شنیدن نبودی. عروس همی گفت مرا عهدی بر خدمت پیرخنزیری نیست و خواهم از فردا او را از خانه بدر کنی یا مرا روانه خانه پدر کنی. فرزند همی گفت اگر اورا بدر کنم مردمان بر من لعن کنند و تا ابد طعن زنند که سعدی را نه سزاست غیر خدمت و شفقت که خلقی وی را تلمذ کردند و کمر به خدمت والدین بستند لیک فرزندانش پندش در کار نبستند. دست در آستین صبر کن تا وی را تدبیری کنم. زن باز اصرار کرد و شوی انکار تا عاقبت سخن مکر در میان آمد که بهتر است به تفاریق زهرش به خوراک ریزیم تا بیمار و رنجورگردد و آنگه هلاک شود و مردمان نیز حمل بر مرض کنند.هم به این قول آرام بگرفتند.
ناچار هر روز اطعمه و اشربه خویش را نهانی به جایی که جهت وضو ساختن رفتمی دفن همی کردم که طیور و بهایم بدان نمیرند. از بهر آبروی فرزند نیز نانی از کسی طلب نکرده و به اندک خرما و آب باغی ازآن مریدی بی سحری افطار می ساختم. چندی بگذشت و آثار ضعف در من هویدا و به اعضا و جوارحم مستولی گشت. فرزند نگران از حال پدر وپدر اندیشناک از مرگ با خبر، چنانکه زیر دیوار شکسته مسلمانی به دین حق نمیرد و اشراف بر کشتن نفس و سعی در آن به دین مبین حرام باشد.
چنان امساک در خوردن فزونی گرفت که دیگر مرا پای از رفتن باز ماند. دست در دامن امینی آویختم که طعام نهانی بیرون برد و دفن نماید و علت نجوید.
لیک چنانکه خوی مردمان است تاب نیاورد و قسم یاد کرد که راز را نزد کس نگوید و اگر او را آگاه نکنم چه بسا از فرط اشتیاق کشف، راز را برملا کند.
دمی که داستان من بشنید.آرام بگریست و بگفت: ای سعدی. این مدت تمام اندیشه ها بسنجیدم که مفهوم این طعام در خاک کردن چه باشد به همه چیز رسیدم. مگر این که گفتی!
لیکن ای مرد: مگر قول قدما را فراموش کرده ای که گفته اند:
نَه، زور هماورد است حیل را گر زور تو مستظهر به پیل است
با خدعه کنی پیل دمان رام گر پیل به گله و مکر به کیل است
گفتم چه در اندیشه داری؟ گفت بخواهم گفتن. فردا که بازآمد ازقضا طایفه خسران فرزند، از سحرگاه مرا در عیادت بودند و از حالتم اندیشناک . باری لب به سخن نگشود تا خلوتی حاصل گشت سپس داستان چنین باز گفت : شبانگاه که مهتاب به نیم قرصی بر فلک و روشنایی به اندکی پدیداربود، چنانک گرگ از میش شناخته نیاید، خاشاک برطرف کلاه نشانده به کرباسی پوشاندم . قد افراشته و سپید پوش بنمودم چنانکه نه به آدمی ماندم نه به پری. همانا ازنظاره سایه خود قالب تهی میکردم. آستان بسترگاهشان بگرفتم و به صدای نکره گفتم: فرزندتان قصد جان سعدی کرده است به زهر خورانیدن. اگر سعدی را که جن و انس مریدند نقصانی فراهم آید، یک به یک خاندان به دل درد فنا کنیم و رازیانه را بر آن درد افاقه ای نباشد. پس قبل از آنکه بخود بجنبند به کمینگاهی نهان گشتم. شنیدم که مرا شاه اجنه خواندند و گفتند خدای سعدی را مهلت فرماید تا اذان صبح به نجاتش شتابیم.
اکنون ز شراب و طعام مپرهیز که گمانی بر صحت آن نباشد.
سالی بر آن ماجرا بگذشته و منزلت من نزد خُسُران فرزند فزونی یافته و عروس از مکاید شاه اجنه گان چنان در هراس که جن از بسم اله جل جلاله. شکرنعمت بیکرانش نتوانم گفتن که سعدی را فرزندی زن ذلیل، عروسی ترسو، دوستی مکار و جاعلی خطاکار ارزانی داشته که حکایت از قول سعدی همی نویسد و پندارد با موی یابو ابریشم ناب تواند ریسد.
|
اکنون ساعت 03:50 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
|
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)