پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر و ادبیات (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=49)
-   -   بیا با خدای مهربان حرف بزنیم (خسته ای؟ دلتنگی؟ سریع بیا اینجا) خدایم ای خدایم ، صدایت می کنم بشنو صدایم (http://p30city.net/showthread.php?t=3113)

GhaZaL.Mr 06-20-2011 07:21 PM

میــــنا بانو عاچقــــــــتم ....
بله زندگی مث نواختن پیانو می مونه ... سیاه و سفید رو باید با هم نواخت ...
تا ضرب خوش آهنگی به گوشمون برسه ....
بعضی روزا بارونـــــــی هستی و گاهی آفتابیه آفتابی....
گریه خیلی وقتا هم خوب و آرومه ولی هرچیزی طبیعیش خوبه ...

خدای خوب و مهربونم
چاکرخاتم یه عالمه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه
دوست خوبم شکوفه رو آروم کن....
تنها تویی که می تونی....
آمیــــــن

:63:

ترنم 06-24-2011 02:27 PM


خدای خوبم...

بخاطر تمام لحظه هایی كه منتظرم بودی و نیومدم من و ببخش...

بخاطر تمام لحظه هایی كه من و دیدی و من ندیدمت من و
ببخش...

بخاطر تمام لحظه هایی كه برام خوب خواستی و من بد كردم
من و ببخش...

بخاطر تمام لحظه هایی كه امیدت و نا امید كردم من و ببخش...

بخاطر تمام لحظه هایی كه برام وقت گذاشتی و من وقت نداشتم
من و ببخش...

بخاطر تمام لحظه هایی كه تنهام نگذاشتی و من خودم و تنها دیدم

بخاطر تمام لحظه هایی كه به

مهربون بودنت ،

بخشنده بودنت ،

آمرزنده بودنت ،

بزرگ بودنت و

بودنت ...

شك كردم .... من و ببخش..

بخاطر تمام لحظه هایی كه اشكهام برای كسی جز تو بود....


بخاطر تمام لحظه هایی كه خواهش ها و التماسام برای كسی جز
تو بود...

بخاطر تمام لحظه هایی كه لذتها و شادی هام برای كسی جز تو
بود...

من و ببخش..

من و ببخش..

..
یكسال دیگه هم گذشت و من باز به این رسیدم كه...

خیلی ها به دعوت دل ساده ی من...

اومدند..

نشستند...

خندیدند ...

اما خیلی زود

شكستند و گسستند و رفتند....

تنها تو بودی كه

بریدم و نبریدی...

شكستم و نشكستی

گسستم و نگسستی...

خدایا...

دلم خیلی هواتو كرده...

به حق وقت عزیز

امسال هم در دلم بنشین

و آنچه را كه شایسته خدایی توست...

برایم بنویس

نه آنچه سزاوار من است.....


ا لتماس دعا....

ترنم 06-24-2011 02:29 PM

محکومیت ادم...
 
نامت چه بود؟

آدم

فرزند؟

من را نه مادریست نه پدر، بنویس اولین یتیم خلقتم.

محل تولد؟

بهشت پاك

اینك محل سكونت؟

زمین خاك

آن چیست بر گردن نهادی؟

امانت است.

قدت؟

روزی چنان بلند كه همسایه خدا،
اینك به قدر سایه بختم به روی خاك.

اعضاء خانواده؟

حوای خوب و پاك ، قابیل خشمناك ، هابیل زیر خاك.

روز تولدت؟

روز جمعه، به گمانم که روز عشق.

رنگت؟

اینك فقط سیاه ، ز شرم چنان گناه.

چشمت؟

رنگی به رنگ بارش باران ، كه ببارد ز آسمان.

وزنت ؟

نه آنچنان سبك كه پرم در هوای دوست،

نه آ نچنان وزین كه نشینم بروی خاك.

جنست ؟

نیمی مرا ز خاك ، نیمی دگر خدا.

شغلت ؟

در كار كشت امیدم.

شاكی تو ؟

خدا.

نام وكیل ؟

آن هم فقط خدا.

جرمت؟

یك سیب از درخت وسوسه.

تنها همین ؟؟!!

همین.

حكمت؟

تبعید در زمین.

همدست در گناه؟

حوای آشنا.

ترسیده ای؟

كمی.

ز چه؟

كه شوم اسیر خاك.

آیا كسی به ملاقاتت آمده؟

بلی.

كه؟

گاهی فقط خدا.

داری گلایه ای؟

دیگر گلایه نه؟ولی ...

ولی چه ؟

حكمی این چنین ؟ آن هم به یك گناه!!؟؟

دلتنگ گشته ای ؟

آری زیاد.

برای كه؟

تنها خدا.

آورده ای سند؟

بلی.

چه ؟

دو قطره اشك.

داری تو ضامنی؟

بلی.

چه كسی ؟

تنها كسم خدا.

در آ خرین دفاع؟

می خوانمش چنان که اجابت كند دعا.

ترنم 06-28-2011 04:48 PM

خدایا

صبرم کاسه اش شکست

و دلم…

تا کجا باشم

و نباشی؟

تا به کی بسوزم و

نسازی؟…

ترنم 06-28-2011 07:22 PM

خداوندا ، از عشق امروزمان چیزی برای فردا کنار بگذار...

نگاهی ، یادی ، تصویری ، خاطره ای..

برای آن هنگام که فراموش خواهیم کرد که روزی چقدر عاشق بودیم ...

GolBarg 06-30-2011 11:20 PM

امروز داشتم تو حیاط قدم میزدم و درخت ها رو نگاه میکردم..
یهو سرمو بالا کردم یه قاصدک بزرگ دیدم..خواستم بگیرمش باد بردش...
فقط تونستم به خدای مهربون بگم به قاصدکی که واسم فرستادی بگو واسم
..
...
....

خبرهای خوب بیاره :53:


shokofe 07-01-2011 09:17 PM

يار از غم من خبر ندارد گوئی
يا خواب به من گذر ندارد گوئی
تاريک تر است هر زمانی شب من
يا رب شب من سحر ندارد گوئی



GolBarg 07-12-2011 10:26 PM

خدایا اومدم امشب بگم شکرت...وقتی به این فکر میکنم مسیر زندگیم یه چیز دیگه داره میشه..میخوام بال در بیارم..دارم آماده میشم واسه پریدن...:53::53:
وای چه حس خوبیه ...

فقط خدایا گاهی حس میکنم همه امید هام واسم پوچ بی معنی میشه..._:2:
خدیا بهم قدرت بده...
راستی از نظر مالی هم وضعم خوب نیست..اقا هوامونو داشته باش چاکرتیم به مولا{داش مشتی} ...بوج بوج:d:d:d:d:d:d:d

ترنم 07-14-2011 04:50 PM

خــــــــــــــــدايا
حرف دلم سنگين و دلم کم طاقت
شکستنم را ميبيني و سکوت اختيار کردي فرياد بي صدايم را بغض گلويم را
و بازهم سکوت
چه رازيست در اين سکوت بي پايان
خـــــــــــــــــــــــــــــ ـــدايا
خسته و شکسته شدم اسمانت راجستم شايد برايم پناهي باشد
اما اسمانت هم برايم غرشي کرد و گريست
و باز در پي جايي امن جدا از ادميان بودم ...
به دريا رسيدم خواستم به پاکيت قسم خواستم به بودنت قدم بگذارم
اما با خروشي به ساحل پرتاب شدم
دلــــــــــــــــــم اره خدايا دلم
شد پناهم در بي پناهي جايي که تو بودي من غافل
خـــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــدايا
چگونه بايد با تو بودن را خواست
چگونه فرياد کنم
عمر را نميخواهم اين زندگي اين خاک اين اسمان و دريا را نميخواهم
همگي مرا پس زدندو خنديدند
به پاهاي خسته ام به اسمان چشم هايم به قلب دريايي ام
و فقط خود راديدند و بس

ترنم 07-14-2011 04:50 PM

مصاحبه با خدا
در رویا دیدم که با خدا مصاحبه میکنم.او از من پرسید"پس دوست داری با من مصاحبه کنی؟"
گفتم:"اگر وقت داشته باشید"
لبخندی زد و گفت:"زمان برای من تا بی نهایت ادامه دارد.چه سوالی در ذهنت داری؟"
پرسیدم:"کدام رفتار انسان است که تو را شگفت زده میکند؟"
خداوند پاسخ داد:"ادم ها از بچه بودن خسته می شوند.عجله دارند بزرگ شوند و بعد
ارزو دارند دوباره به دوران کودکی برگردند."
برای لحظاتی سکوت کردیم و بعد پرسیدم:"دوست داری به عنوان یک پدر
کدام درس زندگی را به فرزندانت بیاموزی؟"
جواب داد:"دوست دارم یاد بگیرند که تنها چند ثانیه طول میکشد تا قلب کسی که
دوسش دارند را زخمی کنند ولی شاید سال ها طول بکشد تا این جراحت التیام یابد."
من از خدا تشکر کردم و گفتم:"ایا چیز دیگری هم هست که بخواهی فرزندانت بدانند؟"
خداوند لبخندی زد و پاسخ داد:"فقط این که بدانند من اینجا و با انها هستم....همیشه."





اکنون ساعت 10:32 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)