آن روز که تو رفتی
از آن سو و من هم از این سمت دنیا دوپاره شد، به سویی و سمتی.. |
گل سرخ،
آتشی که نمیسوزاند جز باشنیدن نام تو... "شمس لنگرودی" |
نامت را بر زبان می آورم |
بر خورد ما |
|
به همین سادگی حسین منزوی |
کاش |
نیکی فیروزکوهی
درگیرم کن خسته ام خسته از تنهایی از حضورِ خودم در تاریکی خسته از رفتن از جادههای طولانی خسته از یک دلِ همیشه طوفانی درگیرم کن درگیر بودن درگیر ماندن درگیر یک اتفاق اتفاقِ یک پنجره چهار دیوار درگیر اتفاق "ما" :53:{پپوله}:53: نیکی فیروزکوهی ... |
زمان برنامه :۵:۱۰ دقیقه حجم برنامه :۶ مگابایت خواننده :مرضیه دستگاه :شور - بیات ترک شاعر :بیژن ترقی آهنگساز :همایون خرم مطلع شعر : زکوی بلا کشان آمدم بگو رفته ای کجا ساقی در میخانه چرا بسته ای که غم می کشد مرا ساقی برفتم که تا به جانان رسم رسیدم به جان ز تنهایی کنون در پناه تو آمدم کجا رفته ای بیا ساقی رسیدم به جایی که بسته ره گریزم به دست تو خواهم که خون سبو بریزم مکن با حبیبان تو بیگانگی ز شوق می و ذوق دیوانگی چنان ازدلایت خروشم که آید صدایش به گوشم رسیدم به جایی که بسته ره گریزم به دست تو خواهم که خون سبو بریزم خدا را مهی یار سنگین دلی ز خود غافل و از خدا غافلی به این روزگارم نشانده به راه فنایم کشانده بسوزم وجودم که دیگر مرا آرزویی نمانده نیایید ز جانم نوایی کجایی کجایی کجایی http://www.mediafire.com/download.php?3odt2szztlggz3s اجرای سالار عقیلیش رو توی رادیو شنیدم زیبا بود مرضیه ش رو گوش ندادم . |
|
خود را به که بسپارم |
تا کوچ این همه رخوت و تنهایی |
ز چشمت اگر چه که دورم هنوز |
آنچه آتش به دلم می زند ، |
خیال انگیز و جان پرور |
یک نفر همره باد ... آن یکی همسفر شعر و شمیم ... یک نفر خسته از این دغدغه ها ... آن یکی منتظر بوی نسیم ... همه هستیم در این شهر شلوغ ... این کفایت که همه یاد همیم ...!!! |
می توانم کنار تو باشم ...
می توانم کنار تو باشم و |
|
آزاد شو از بند خویش ، زنجیر را باور نکن |
|
تو در نماز عشق چه خواندی |
اهنگ زیبای جان عاشقی از علیرضا قربانی
اهنگ زیبای جان عاشقی از علیرضا قربانی این بار من خریده ام نقد تو را کشیده ام ناز تو را بِدیده ام ای بر رُخت ستاره نشسته این بار من که دیده ام وصل تو را بُریده ام از من و ما بگو چرا تا کی زنم بر این دَر بسته این بار من که خوانده ام رمز تو در ستاره ها راز نهان من بگو با من تمام ماجرا رویایِ صادقی در جانِ عاشقی لیلایِ کاملی اتمامِ عاقلی تا آستان کوی اَت، من پا نهاده بودم دستم به حلقه ی دَر، دل با تو داده بودم دست و دلم که دیدی، پایم چرا بُریدی نیمی زمینی اَم، نیم آسمانی اَم محتاجِ پَر زدن، مجنونِ آنی اَم گفتم ببینمَت گفتی که صبر صبر ای آفتاب حُسن برون آ، دَمی ز اَبر :53:{پپوله}:53: |
یکی از روزهایی که می رفتم جلسات انجمن شعر |
سقوط می کنم از اوج قله ی محال ها |
نازنینم |
این زمین ، این خواب ، این احساس چیست؟ |
ناگزیر از سفرم ، بی سرو سامان چون باد |
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به باد
شاد بودن هنر است |
شبی همصحبتی میگفت : |
در مهربانی نگاهت |
بامداد |
کوچه....هما میر افشار
بی طوفان زده دشت جنونم |
بیش از این ها آه آری |
هر روز به این فکر می کنم، |
با من رازی بود |
حافظ
گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب |
پیش رخ تو ای صنم |
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست
دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی ست |
می خواهم با تو بمانم |
کشمکش درون |
اکنون ساعت 12:31 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)