روز هجران و شب فرقت يار آخر شد
زدم اين فال و گذشت اختر و کار آخر شد |
دادگرا تو را فلک جرعه کش پیاله باد
دشمن دل سیاه تو غرقه به خون چو لاله باد |
ديدي اي دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با يار وفادار چه کرد |
درون پرده گل غنچه بین که می سازد
ز بهر دیده خصم تو لعل پیکانی طرب سرای وزیر است ساقیا مگذار که غیر جام می آنجا کند گرانجانی |
يک قصه بيش نيست غم عشق وين عجب
کز هر زبان که ميشنوم نامکرر است |
تو شمع انجمنی یک زبان و یک دل شو
خیال و کوشش پروانه بین و خندان باش |
شهريست پرظريفان و از هر طرف نگاري
ياران صلاي عشق است گر ميکنيد کاري |
يا رب به که شايد گفت اين نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجايی |
یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود |
ديشب به سيل اشک ره خواب ميزدم
نقشي به ياد خط تو بر آب ميزدم |
اکنون ساعت 11:20 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)