فریدون مشیری
چیست این باران که دلخواه من است ؟ |
:d :d :d |
بخواب همچو مهتابی که آرام پشت کوه ها میرود |
جاده ها هم چون رودها |
تقدیم به همسرم که امروز خود مادری است بیخواب و پرکار :53: تاج از فرق فلک برداشتن ، جاودان آن تاج بر سرداشتن : در بهشت آرزو ره یافتن، هر نفس شهدی به ساغر داشتن، روز در انواع نعمت ها و ناز، شب بتی چون ماه در بر داشتن ، صبح از بام جهان چون آفتاب ، روی گیتی را منور داشتن ، شامگه چون ماه رویا آفرین، ناز بر افلاک اختر داشتن، چون صبا در مزرع سبز فلک، بال در بال کبوتر داشتن، حشمت و جاه سلیمان یافتن، شوکت و فر سکندر داشتن ، تا ابد در اوج قدرت زیستن، ملک هستی را مسخر داشتن، برتو ارزانی که ما را خوش تر است : لذت یک لحظه "مادر" داشتن ! شاعر بی همتا : فریدون مشیری :53: از مستور گرامی بابت اشاره شون جهت تصحیحح این مصرع متشکرم حشمت و جاه سلیمان یافتن (سلیمانی غلط بود) |
شعری است از شاعر : علی عبداللهی |
|
حوض ............سهراب سپهری
رفته بودم سر حوض ، تا ببینم شاید |
دوستان و عزیزان سلام و درود بر شما
:53::53::53::53: نقل قول:
در پی اشاره دوست محترم مستور به حذف حرف ی از انتهای واژه سلیمان جهت تصحیح ریتم مصرع و تنظیم شعر من تنظیم فاصله بین خطوط رو هم دوباره نگاه کردم و هر بیت رو بیشتر به هم چسبوندم... و البته شعر رو دوباره عمیقتر خوندم پشیمونم چرا این شعر رو گذاشتم _:2: چون من در مقام یک همسر و یک شریک زندگی میتونم با این شعر هم همسرم و هم همه مادرها رو ستایش کنم و در کنار وصف مقام بلند مادر.... مصیبت عروج مادر همسرم را هم به ایشان تسلیت بگم(تقریبا دوسال پیش فوت کردند) و سنگ صبور ایشان باشم اما الان می ترسم نکنه ناخواسته دلی غمگین و سنگین از غم فراغ مادر را بیدار کرده باشم عزیزان منو ببخشید که شعری سنگین و برای دوستان گرفتار هجران مادر.... بسیار تلخ رو... انتخاب کردم خداوند شاهده که عمدی نبود اگر دلی رو آزردم و بر چشمی ناخواسته اشک نشاندم عذرخواهی میکنم منو عفو کنید :53::53: نقل قول:
ایشون دارای تخصص تیپولوژی هستند و سخنوری بسیار حاذق و پر ارزش بوده و شاعر هم هستند شعر دیگر ایشان بیا وقتی برای عشق هورا می کشد احساس |
و چه زیبا تلخی زهرِ فاصله ها را برایم شیرین کردی... |
بهتر که نمی شود |
|
چگونه شرح دهم بت پرست یعنی چه؟
کسی که دل به تو یک عمر بست یعنی چه؟ برای لحظه ی اول که دیدمت ناگاه نخورده تجربه کردم که مست یعنی چه؟ ... گذشتی و نگذشتم که خاطرت باشد کسی که پای دلش مانده است یعنی چه؟ گلایه می کند از گریه ام خدا اما زمین نخورده بفهمد شکست یعنی چه؟ تو را که ترک کنم تازه بعد می فهمی که انتقام من و ضرب شصت یعنی چه؟ الهام دیداریان |
|
فاصله جریان دارد....
بین چشم من وتو فاصله اسکان دارد ودر این بین دل یخ زده مهمان دارد سطح مژگان مرا ابر در آغوش گرفت ابر زائو که فقط شرشر باران دارد باد تکرار نفس های مرا می شمرد درد دوری نکند مژده ی طوفان دارد!!! نازنین هاجر و صحرای عطش ،اسماعیل داستان من وتو آیه ی قرآن دارد باز تکرار اساطیر کهن دلخوشی ام یوسفم گم شده ومیل به کنعان دارد من تماشاگر ومحو همه ی ثانیه ها قصه ی چشم تو کی نوبت اکران دارد؟ چشم می بندم ودر خواب به من می گویی: یک نفر مرده ولی از نفست جان دارد من وتو برده ی تقدیرِ پر از ابهامیم چه بگویم ؟به خدا فاصله جریان دارد پیچک درد وهزاران غم وتنهایی و من شک ندارم که زمین قحطی انسان دارد !! شاعر : مریم وزیری (تیماء) |
عشق _ از عطار
عشق را با کفر و با ایمان چکار |
|
مردم دلتنگ را خلوت گزیدن می کشد عاشقان را درد از جانان بریدن می کشد |
لحظه ها را دریاب چشم فردا کور است
چه گریزی است ز من ؟ فروغ فرخزاد |
امشب چو لاله داغ تو بر جان تهاده ایم |
کودکانه
کودکانه
ترانه سرا : شهریار قنبری با صدای فرهاد عزیز بوی عیدی، بوی توپ،بوی کاغذ رنگی، |
خیز بلند - بوی گل |
بگریز در آغوش من از خلق |
خاکی و ترا مشک ختن دانستم |
بشارت ............ کیوان شاهبدای
تقدیم به افسون عزیزم
|
با کمال احترام این پست رو |
معلومی چون ریگ ... |
یکی بود ، یکی نبود |
|
چه شود به چهره زرد من نظری برای خدا کنی |
|
گفتی که می بوسم تو را، گفتم تمنا می کنم |
|
تقش خیال رویش دیشب به خواب دیدم |
هاله هول |
|
مولانا
ماهین جون و مستور عزیز یکم رحم کنید به بخش ادبیات :d این شعر زیبا رو میتونید با صدای استاد شجریان عزیز گوش کنید http://www.youtube.com/watch?v=2MnJGYv3MlM امدهام که سر نهم عشق تو را به سر برم ور تو بگوییم که نی، نی شکنم شکر برم آمدهام چو عقل و جان از همه دیدهها نهان تا سوی جان و دیدگان مشعله ی نظر برم آمدهام که ره زنم بر سر گنج شه زنم آمدهام که زر برم، زر نبرم خبر برم گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن گر ز سرم کُله برد من ز میان کمر برم اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم؟ اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم! آنک ز زخم تیر او کوه شکاف می کند پیش گشاد تیر او وای اگر سپر برم گفتم آفتاب را گر ببری تو تاب خود تاب تو را چو تب کند گفت بلی اگر برم آنک ز تاب روی او نور صفا به دل کشد و آنک ز جوی حسن او آب سوی جگر برم در هوس خیال او همچو خیال گشتهام وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم این غزلم جواب آن باده که داشت پیش من گفت بخور نمیخوری پیش کسی دگر برم مولانا :53:{پپوله}:53: ... |
خداحافظ ! خداحافظ ! سلام ای خوب دیروزم |
بیائیم نخندیم . . . |
گفتید : نشنوید و نبینید |
اکنون ساعت 12:21 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)