پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره واژه ای (http://p30city.net/showthread.php?t=3981)

shokofe 08-18-2010 11:31 PM

آن جام طرب شکار بر دستم نه

وان ساغر چون نگار بر دستم نه

آن می‌که چو زنجیر بپیچد بر خود

دیوانه شدم بیار بر دستم نه

مهدی 08-18-2010 11:41 PM

تو را دیوانه کرده‌ست او قرار جانت برده‌ست او
غم جان تو خورده‌ست او چرا در جانش ننشانی

shokofe 08-18-2010 11:44 PM

آن می‌که چو زنجیر بپیچد بر خود
دیوانه شدم بیار بر دستم نه

مهدی 08-18-2010 11:48 PM

من خراباتیم و عاشق و دیوانه و مست
بیشتر زین چه حکایت بکند غمازم

Omid7 08-19-2010 12:08 AM

گر همچو من افتاده این دام شوی
ای بس که خراب باده و جام شوی.
ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم
با ما منشین اگر نه بدنام شوی

shokofe 08-19-2010 12:12 AM

خاتون ظفر شیفتهٔ پرچم توست
دیدهٔ فتح ابد عاشق جولان تو باد
ای که انشاء عطارد صفت شوکت توست
عقل کل چاکر طغراکش دیوان تو باد

مهدی 08-19-2010 12:14 AM

مائیم که اصل شادی و کان غمیم
سرمایهٔ دادیم و نهاد ستمیم
پستیم و بلندیم و کمالیم و کمیم
آئینهٔ زنگ خورده و جام جمیم

FereShteH 08-19-2010 01:11 AM

آن قصر که جمشید در او جام گرفت

آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت

مهدی 08-19-2010 01:18 AM

روزی پسر ادهم اندر پی آهو
مانند فلک مرکب شبدیز برافکند

FereShteH 08-19-2010 01:21 AM

شیدا از آن شدم که نگارم چو ماه نو

ابرو نمود و جلوه گری کرد و رو ببست


اکنون ساعت 12:26 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)