نقل قول:
الآن از بیرون اومدم دلت نخواد دلم هم الآن شکسته، هم دلم هم غرورم که شکستن دومی سخت تره برام بغضم هم گرفته .... الآن میرم سالاد درست کنم خوب که شدم مث قبل پر حرف شدم میام دوباره میشم جودی ابوت الآن فعلا خودمم! و چون خودمم دوستون دارم که .... بیخیال! این بارم رو بقیه اش! درست میشه! نشد هم نشد! ******************************* خاله رزی جونم سلام مردم کسایی غیر از فامیل ما اند خاله جون:cool: نقل قول:
من الآن باهاش قهرم |
سالادو درست کردن |
|
کی دلتو شکسته صبا خانوم چرا ناراحتی آخه؟ من احساس میکنم یه اپیدمی هست در وجودت که جمعه ها بروز پیدا میکنه و شما رو ناراحت و افسرده میکنه چرا ناراحتی آخه شما ؟ یه لبخند بزن به یاد خاطره های خوبی که داری ، اتفاقای خوبی که تو زندگیت افتاده و همه اون چیزهایی که حس مثبت به شما میدن و اصلاً هم نذار دلت بشکنه ما هم یک بار دلمون شکست هنوز داریم تیکه هاشو جمع میکنیم اشکال نداره غم و غصه هم وجود داره راه گریزی نیست زندگی هست دیگه من مطمئنم جمعه که بگذره بقیه روزهای هفته حال شما خوب هست اصلاً همین فردا حالتون خوب میشه من داشتم لوستر آشپزخونه مون که مامانم تازه خرید رو وصل میکردم کتفهام درد میکنه چون همش مجبور بودم دستمو بالا نگه دارم لوستر و که وصل کردیم مامان خانوم لامپو چنان تو جاش پیچوند که سرپیچ شکست حالا دامادم یا من باید بریم بیرون سرپیچ هم بخریم ×! یک ضد حالی خوردم که نگو ! ---------------------------------------------------------------------------------- افسانه خانوم سفره 7 سین زیبایی هست :) ( 150 یورو تو کاسه هست و فکر کنم دو تا تمام سکه ، سفره تون چقدر گرونه بیام خونه تون دزدی :d) خدا بچه هاتون رو همیشه شاداب و سالم براتون حفظ کنه اون عکسه هم فکر کنم انجیر هست یا میوه شیرین که تو شکر داغ شده ریختنش ! ------------------------------------------------------------------------------ حسین اون داستانه چی شد ؟ تو مدیر شدی هیشکی رو تحویل نمیگیری {قاط} ------------------------------------------------------------------------- محمد آقای شیرازی نمیزارن تنبل باشیم کار نکنی پس گردنی جوابشه :d --------------------------------------------------------- |
بیگی همش تقصیر بابالنگ درازه جواب نامه های صبا رو نداده حالا طفلی اعصابش خورد شده رفته سالاد شیرازی درست کنه . :d
اون داستان قضیش چیه من که خودم نمیدونم :confused: |
نقل قول:
آخه بعضی وقتا دیگه خیلی زیاده هر چیزی حدی داره منم دو سال 4 ماه و 8 روزه که دارم سعی می کنم دلمو سرهم بند کنم، اما یهو یکی میاد میزنه زیر دستم همه تیکه هاش دوباره از دستم می ریزه نمی تونن کمکم کنن جمع کنم، کاش نزنن زیر دستم نمی تونن بشنون کاش نگن واقعا نمی تونن بشنون دایی ممد جون من همیشه لبخند میزنم ، اما بعضی وقتا دیگه اونم به درد نمی خوره! مرسی جوابیدی اروم تر شدم شاد باشی نقل قول:
هیییی..... |
نقل قول:
شخصیت های خیالی خیلی مهربون اند بابالنگ دراز اصلا وای نمیسه من نامه بدم که بجوابه خودش می فرسته دنبال دلیل نمی گرده من شیفته همین اخلاقشم |
بابا نسیمو دارم میگم دیگه حسین :d حالا خودتو بزن به اون راه ---------------------------------------------------------------------------- چشام سنگین داره میشه چرا آخه منو بدبختو اینقدر کار میکشن خسته شدم ! گناه دارم خوب فعلاً من برم بخوابم اصلاً همینجوری دارم خمیازه میکشم دهنم بسته نمیشه ! :d :37: |
برو دایی ممد
خوابای خوب ببینی بعد بیدار شی ببینی خواب بوده حالت گرفته شه!:d ********************************************* آنا جدی من خیلی بد خیلی زیاد حرف می زنم؟ آخه .... آره؟ |
شب همگی خوووووووووش
دوباره سلام و دوباره شب بخیر .. به قول صبا .. (آنا) من هر چی به رفتن نزدیک تر می شیم بیشتر استرس می گیرم . ( راه طولانی .خستگی توی راه و ... ):rolleyes: |
اکنون ساعت 07:48 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)