یوهو فهمیدم چیه افسانه جون

:53:گوجه سبز:53:

حالا فکر کنین که نباشه :dچقدر ضایع بشم من

اول سلام
دوما که من با این که عکسی رو که افسانه خانوم میگه ندیدم، با توضیحات ایشون مطمئن شدم همون "ونوشک" باشه یا بعضی هاهم بهش میگن "ونتق"!
درسته افسانه خانوم!؟!
درسته دیگه!
من جایزه مو می خوام!(از اون اسکناس خوشلا!:d)
بعدشم نکته اینکه پست های من طولانیه اینه که من توی جمع که میشینم با همه حرف می زنم، هرکی باهام بحرفه من می جوابم!
ممکنه در آن واحد با بیش از یک نفر(تریپ جمله رو!:d) حرف بزنم، چون زشته آخه آدم بی جواب بذاره حرف مردمو که!آخه!که!
پسردایی هم اینجوری مشه که پست هاش طولانی میشه!

نقل قول:

نوشته اصلی توسط saraa65 (پست 255886) صبا جان ایشالا که هر چه زودتر حالت خوب بشه ... امیدوارم که همه چیز اونطوری پیش بره که دیگه حتی به فکر چیزی که الان ناراحتت میکنه هم نیفتی. همه ما تو زندگی واسه یکبار هم که شده این احساس شکسته شدن سراغمون میاد ولی چه میشه کرد ، باید طاقت اورد و صبور بود .

ممنون سارا خانوم
دعای خیلی قشنگی بود
سارا خانوم من تو ذهنم یه استانداردهایی دارم که هرچی فکرشو می کنم درستش همونه، اما بعد یهو نمیشه حالم گرفته میشه
الآن پسردایی میگه استانداردهاتو با دنیای واقعی وفق بده
آخه پسردایی استانداردی که میگه آدم نباید به خاطر کیف خودش کاری کنه که به ضرر کسیه، که غیرواقعی نیست، درستش همینه!
اما هیششکی اهمیت نمیده، علی می مونه و حوضش!
بعد منم دلم می خواد میشد یه روزی از همه این دروغ و بدخواهی های دوروبرم دور میشدم!
***********************************
افسانه خانوم مهربون، از احوالپرسی شما هم ممنون!
ایشالا همه شاد باشن!

نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 255893) سلام من چی بگم آخه صبا جون؟ ببین:d آقا مهدی غیبت داره، تا نیومده اسمشو بزنید پشت شیشه من دلم خنک شه:21:

سلااااااااااااام خاله رزی
بابا این پسردایی ما یه هفته متوالی هم غیبت کنه جاداره! (هرچند معنیش این نیست که حق داری این کارو بکنی ها پسردایی! توجه می نمویی؟:24:)
شیشه که سهله، خاله نیسان من از تو دیوار هم رد میشه!:d

نقل قول:

نوشته اصلی توسط shokofe (پست 255902) سلام به همه دوستان خوبم ایشالا خوب و خوش باشین دلم براتون تنگیده بود اساسی همه پست ها رو بالاخره خوندم :) جا داره اینجا من هم از پست های بسیار شکیل و زیبای محمد جان تشکر ویژه داشته باشم :53: صبا جون نبینم دلت گرفته باشه و غمگین باشی به قول پسر داییت بد خواه داری عکسشو بده براش سیبیل میزاریم خفن;) رزی جان شدیدا موافقم هم اسم مهدی رو بزنیم پشت شیشه هم عکسشو تا درس عبرت بشه برای بقیه :p همچنان مثل همیشه دوستون دارم :53:

سلااااااااااااام خاله شکوفه
صبح بخیر (من یه روز زود بیدار شدم باید همه بدونن!:d)
خاله شکوفه شما مگه فامیل ما نیستی؟
این خط آخر پستت چی بود؟
بدخواه دارم خاله! خودم!هیشکی بدتر از من بدخواه خودم نیست!
***************************************
خاله های گلم احترامتون واجبه اما من پسرداییم هم تو نیسانمون سهم داره ها!
تازه من هیچی!
دایی ممد هم بیاد عصبانی میشه!
مگه نه دایی ممد؟
************************
باتشکر از خاله شکوفه عزیز برای پست هاشون! (با تریپ بابا اتی بخونین!)

نقل قول:

نوشته اصلی توسط shokofe (پست 255913) نه مهدی که به این زودیا عمرا گواهینامه نگرفته توجه می نمویی ؟:24:(امان از دست لولایی) مهدی میاد میگه ی شب نبودم ببین چه آتیشی سوزوندنا منو که از الان بن شده بدونین;)

آنا من اول صبح پست هاتونو با گوشی خوندم حال نداشتم بیام بجوابم، اما دیدم بحث پسرداییمه اومدم از حقوق خودمون در برابر بزرگتر های فامیل دفاع کنم!
پسردایی من سه تا ماشین داره همیجوریش!
دس فرمانشم عالیه! توجه می نمویی؟
اما خب گواهینامه هم بگیره ضرر نداره!:d

نقل قول:

نوشته اصلی توسط ترنم (پست 255915) سلام صبا در کمتر از 24 ساعت چقد پست زدی:p بازم که ناراحت دیدمت صبا جونی مطمئنا تا الان خوب شدی ;) انا من نمیتونم عکسو ببینم_:2:

ترنم جون تازه دارم استرس میگیرم!
کارای بدی کردم از قرار معلوم!
احوال یکی رو از یکی گرفتم برا خودم شر درست کردم!
آنا من باید جای خالی شما ها رو اینجاپر کنم که نتیجه اش میشه این!
توجه می نمویی؟

نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 255916) دختر عمه شم نیست با نیسان میسان تهدیدمون کنه:p

حاضر!

نقل قول:

نوشته اصلی توسط shokofe (پست 255917) امشب خودمونیم فقط فردا پسر دایی و دختر عمه میان میبینن چه قیامتی به پا شده :21:

خاله من و عمه پسرداییمو نگاه!
از ما ها با انرژی ترند ماشالا!
فامیلی ماست دیگه!

نقل قول:

نوشته اصلی توسط ترنم (پست 255919) خودم فامیلیه خودمو مشخص میکنم چاره ای جز قبول کردنم ندارین:d منم چون دوست دارم خاله بشم هنوز نشدم به منم بگین خاله ترنم به رنگ ادمینم نوشتم که حرف و حدیثی توش نباشه:d:d

خود ادمین هم بیاد تا فرآیندش نگذره فامیلمون نمیشه!
البته شما چون می خوای خاله باشی و من از اونجا که خاله نمیشم عاشششخ این لقبم شاید یه فکری برات کردیم!
مگه نه پسردایی؟
خاله های گل توجه می نمویی؟

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Afsaneh- roj (پست 255932) نه رزیتا جون نه انجیره نه غوره .. این فکر کنم تابستون فصل این ( میوه نیست .. هست ؟) باشه .. به هر حال عصری میام هم می گم چی بود و هم خدا حافظی میکنم .

افسانه خانوم من گفتم "ونوشک"!
عکسم ندیدم!
درست گفتم؟

نقل قول:

نوشته اصلی توسط دانه کولانه (پست 255937) من واقعا گاهی نمیتونم همه ی پستهای طولانی و تند تندتون رو بخونم خدایی نه فوووش بدین به من یا دیگران و نه حرف مرف سیاسی میاسی بزنین استه بیاین استه برین ولی مطمئن باشین که نکات حساس و کلیدی صوبتاتون رو میخونم یا میفهمم.

ما و فووووووش؟
اختیار داری!:d
ما اصلا بلد نیستیم، اما با این وجود قابل توجیه نیست که ادمین بیاد بازی کنه اما به اینجا سرنزنه!
من که شخصا ازتون ناامید شدم!
ادمین جریان اون قهر دسته جمعی یادتونه؟
بگم به همه که قرار بود ما باشما قهر باشیم؟:d

سلام به همه خوبان:53:

دایی شدن محمد جان رو تبریک میگم:53:

غزل و مهبا و آریانا و .... بقیه دوستانی که غایبند امیدوارم سلامت و شاد باشند

اینم از پست قبل جامونده بود

نقل قول:

نوشته اصلی توسط shokofe (پست 255902) ما از اول اسفند با پارسا سر ماهی بحث داریم و این پروسه هر سال تکرار میشه و البته اگه گفتین پیروز کیه؟؟؟؟؟؟؟

خب معلومه شکوفه جون، قربونش برم پارسا جون برنده س
اونم لنگه بچه های خالشه دیگه "پگاه و پویان"

نقل قول:

نوشته اصلی توسط shokofe (پست 255917) ای جانم به این تفاهم قیامتی{شیت شدن}

همچین تفاهمی کی داره؟
هیچکی به خدا نداره
" با آهنگ موزون و با چشمان شهلایی بخونید:21:"

نقل قول:

نوشته اصلی توسط shokofe (پست 255917) اسمشو نمیدونم :21:یعنی آخر خونه دارم

حقا که لنگه خودمی;)
جدی جدی این امپراطور هم عجب کشفی کرد ها؟!! "لنگه بودنمونو میگم"

نقل قول:

نوشته اصلی توسط shokofe (پست 255917) ترنم جون لنگه جانم پس چه شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟:confused:

ای لنگه به قربونت بره{شیت شدن}

نقل قول:

نوشته اصلی توسط ترنم (پست 255919) خاله ترنم به رنگ ادمینم نوشتم که حرف و حدیثی توش نباشه:d:d

خاله ترنم اصل کرمانشاهی :cool:

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Afsaneh- roj (پست 255932) ماهی ها هم آره هر سال با خودمون می بریمشون مسافرت . بعدش هم توی دریاچه ای رودخونه ای آزادشون می کنیم ..:d

ای ول ای ول افسانه خانومو ای ول:53::d

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Afsaneh- roj (پست 255932) از تو فریزر در آوردم دادم با بچه ها خوردن .. جاتون خالی :)

از فریزر دراومدنش که تابلو بود، نوش جونتون

نقل قول:

نوشته اصلی توسط shokofe (پست 255938) یوهو فهمیدم چیه افسانه جون :53:گوجه سبز:53: حالا فکر کنین که نباشه :dچقدر ضایع بشم من

منم اومدم همینو بگم شکوفه جون:21:
ضایع شدنمونم لنگه ایه:24:

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 255943) اول سلام دوما که من با این که عکسی رو که افسانه خانوم میگه ندیدم، با توضیحات ایشون مطمئن شدم همون "ونوشک" باشه یا بعضی هاهم بهش میگن "ونتق"!

اول علیک:53:
دوما منم اومدم همینو بگم ;)

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 255943) سلااااااااااااام خاله رزی بابا این پسردایی ما یه هفته متوالی هم غیبت کنه جاداره! (هرچند معنیش این نیست که حق داری این کارو بکنی ها پسردایی! توجه می نمویی؟:24:) شیشه که سهله، خاله نیسان من از تو دیوار هم رد میشه!:d

سلامممم گِش کَس;)

یک هفته؟!!! چه خبره؟:mad:

خواهش میکنم صبا جان ...

میفهمم چی میگی .. به نظر من خیلی هم خوبه که طوری هستی که حتی برای رضایت خودت هم شده نمیخوای کاری کنی که به ضرر کسی باشه .
ایشالا که طوری باشه که تو لازم نباشه استانداردهای ذهنی تو تغییر بدی ،چون درسته و نیازی به تغییر نداره ، بلکه این دنیا باشه که خودشو با تو وفق بده و اونطوری باشه که تو میخوای;)

:dپس گوجه سبز نبود ای بابا
هر میوه ای که هست من نمیشناسمش:confused:شایدم بشناسمش

رزی جون خوب گفتی معلومه پارسا برنده میشه ولی امسال ما قرار گذاشتیم ماهی نخریم به توافق هم رسیدیم

اما امروز:
بابای پارسا از شرکت زنگ زد که یکی از شرکتایی که باهاشون کار میکنن به عنوان کادوی سال نو تنگ ماهی همراه با ماهی آورده :eek:من که مبهوت موندم اول فکر کردم شوخی میکنه ولی بعد دیدم که نه کاملا" جدیه:22:

بعد فهمیدم اگه ما هم هوای بچه هامونو نداشته باشیم خدا کاملا" حواسش به اونا هست و نمیزاره دلشون غم داشته باشه برای خودم این موضوعی که امروز اتفاق افتاد خیلی جالب بود

الان پارسا اینجوریه{شیت شدن}
حالا عکسشو میندازم که ببینین خیلی تنگ زیباییه از همه مهمتر شادی دل پارسا :)

خدایا دوست دارم:77: