تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودازده از غصه دو نیم افتادست |
تو را که هر چه مراد است در جهان داري
چه غم ز حال ضعيفان ناتوان داري |
یاران همنشین همه از هم جدا شدند
ماییم و آستانه دولت پناه تو |
وقت را غنيمت دان آن قدر که بتواني
حاصل از حيات اي جان اين دم است تا داني |
یارب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست |
تخم وفا ومهر درين كهنه كشته زار
آنگه عيان شود كه بود موسم درد |
دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت
عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت |
تو بدین نازکی و سرکشی ای شمع چگل
لایق بندگی خواجه جلال الدینی |
یارب این قافله را لطف ازل بدرقه باد
که ازو خصم بدام آمد ومعشوقه بکام |
مطربا پرده بگردان و بزن راه عراق
که بدین راه بشد یار و ز ما یاد نکرد |
اکنون ساعت 06:24 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)