دل هر که صید کردی نکشد سر از کمندت نه دگر امید دارد که رها شود ز بندت به خدا که پرده از روی چو آتشت برافکن که به اتفاق بینی دل عالمی سپندت ... |
تخت زمرد زده است گل به چمن
راح چون لعل آتشین دریاب در میخانه بستهاند دگر افتتح یا مفتح الابواب |
بيا ساقی آن می که حال آورد کرامت فزايد کمال آورد به من ده که بس بیدل افتادهام وز اين هر دو بیحاصل افتادهام |
من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم جواب تلخ میزیبد لب لعل شکرخا را |
اي صبا گر به جوانان چمن بازرسي
خدمت ما برسان سرو و گل و ريحان را |
ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی |
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و برهاندم از بند ملامت |
تيري که زدي بر دلم از غمزه خطا رفت
تا باز چه انديشه کند راي صوابت |
تار و پود موج این دریا به هم پیوسته است میزند بر هم جهان را ، هر که یک دل بشکند |
دل را ز خود برکندهام با چیز دیگر زندهام
عقل و دل و اندیشه را از بیخ و بن سوزیدهام |
اکنون ساعت 11:13 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)