زاهد از کوچه زندان به سلامت بگذر
تا خرابت نکند صحبت بدنامی چند |
در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
صراحی می ناب و سفینه غزل است |
تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
زان سفر دراز خود عزم وطن نمی کند |
دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود |
دی گله ای ز طره اش کردم و از سر فسوس
گفت که این ساه کج ، گوش به من نمی کند |
دل که از ناوک مژگان تو در خون میگشت
باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود |
دلبر که جان فرسود از او کام دلم نگشود از او
نومید نتوان بود از او باشد که دلداری کند |
ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا ... |
از جان طمع بریدن آسان بود و لکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن |
نه من بر آن گل عارض غزل سرایم و بس
که عندلیب تو از هر طرف هزارانند |
اکنون ساعت 03:31 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)