صبحدم مرغ چمن با گل نو خاسته گفت
نازکم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت ق |
قطره اشکیم اما در درون دل نهان
گر به سوی دیده ره یابیم دریا میشویم // ش |
شمشاد خرامان کن و آهنگ گلستان کن
تا سرو بیاموزد از قد تو دلجویی ط |
طی شد دو بیست سالم و انگار کن دویست
چون بخت و کام نیست چه سود از دویستم گوهرشناس نیست در این شهر شهریار من در صف خزف چه بگویم که چیستم ظ |
ظل ممدود خم زلف توام بر سر باد
کاندرین سایه قرار دل شیدا باشد گاف بده |
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است البته گ دادم گاف ندادم;) نون بده جیگر....:21::21: |
نوشتم این غزل نغز با سواد دو دیده
که بلکه رام غزل گردی ای غزال رمیده سیاهی شب هجر و امید صبح سعادت سپید کرد مرا دیده تا دمید سپیده جیم بده سالار |
:d
جمله اسرار نهان است درون ِ لبِ دوست لب گشا ، پرده بر انداز از این مشکل ما حالا میم بده بیاد |
متن خبر که یک قلم بیتو سیاه شد جهان
حاشیه رفتنم دگر نامه سیاه کردنست چون تو نه در مقابلی عکس تو پیش رونهیم اینهم از آب و آینه خواهش ماه کردنست صاد رو داشته باش... |
صبر کن حافظ به سختی روز و شب
راعاقبت روزی بیابی کام را خ |
خلقم به روی زرد بخندند و باک نیست
شاهد شو ای شرار محبت که بیغشم باور مکن که طعنهی طوفان روزگار جز در هوای زلف تو دارد مشوشم {شیت شدن} ذال بده |
ذکر رخ و زلف تو دلم را
وردیست که صبح و شام دارد ز |
زندگی شد من و یک سلسله ناکامیها
مستم از ساغر خون جگر آشامیها بسکه با شاهد ناکامیم الفتها رفت شادکامم دگر از الفت ناکامیها و |
ورای طاعت دیوانگان ز ما مطلب
که شیخ مذهب ما عاقلی گنه دانست ژ |
بابا مهسا خیلی سخته اینو از کجا پیدا کردی؟
|
آره پیدا نمیشه
تو بفکر خفتنی در این رباط / فارغی زین کارگاه و زین بساط ن/ |
نو گل نازنین من تا تو نگاه میکنی |
باور مکن که طعنهی طوفان روزگار
جز در هوای زلف تو دارد مشوشم ر |
رونق عهد شباب است دگر بستان را
میرسد مژده گل بلبل خوش الحان را ل من 2تا بیت دارم که باژ شروع میشه باید حتما با حافظ باشه؟ |
نه توی این تاپیک نیازی نیست از هر شاعری که باشه قبوله
لعلی از کان مروت برنیامد سالهاست تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد ا |
|
ای قصر دل افروز که منزلگه انسی |
جان عشاق سپند رخ خود ميدانست
آتش چهره بدين كار برافروخته بود ه |
هزار نقش برآید ز کلک صنع و یکی
به دلپذیری نقش نگار ما نرسد ص |
صد هزاران گل شکفت و بانگِ مُرغی برنخاست
عِـندلیـبان را چـه پیـش آمـد ، هـزاران را چه شـد // ع |
عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده
بجز از عشق تو باقی همه فانی دانست ض |
ضمیر دل نگشایم به کس مرا آن به |
ثلث روز به خور گذشت و ثلث دیگر به خواب
پس کی برای عبادت دستی زنی بر آب // ظ |
ظل ممدود خم زلف توام بر سر باد
کاندر این سایه قرار دل شیدا باشد چ |
چو در رویت بخندد گل،مشو در دامش ای بلبل
که بر گل اعتمادی نیست گر حُسن جهان دارد // گ |
گشت بیمار که چون چشم تو گردد نرگس
شیوه تو نشدش حاصل و بیمار بماند م |
گر از یادم رود عالم تو از یادم نخواهی رفت
به شرط آن که گهگاهی تو هم از من کنی یادی خوشا غلطیدن و چون اشک در پای تو افتادن اگر روزی به رحمت بر سر خاک من استادی س |
سرود مجلس جمشید گفتهاند این بود
که جام باده بیاور که جم نخواهد ماند ج بده امید جان... |
به روی چشم
جلوۀ روی تو بی منـّتِ کس مقصود است کـاین همه راه ، کران تا به کران آمده ام // حلا شما خ بده |
خدا را ای شکر پاره، مگر طوطی قنادی
من از شیرینی شور و نوا بیداد خواهم کرد چنان کز شیوهی شوخی و شیدایی تو بیدادی تو خود شعری و چون سحر و پری افسانه را مانی به افسون کدامین شعر در دام من افتادی ر |
رفیقان یک به یک در خاک رفتند
بسا شـاد و بسـا غمـناک رفتـنـد چو باید عاقبت رفتن از این دشت خوشا آنان که چون گل پاک رفتند // ز |
راز روی دوست دل دشمنان چه دریابد |
این ز بودش نه ر
چو عاشق میشدم گفـتم که بُردم گـوهر مقصود ندانستم که این دریا چه موج خـون فشـان دارد // ش |
شب تار است و ره وادی ایمن در پیش |
بايد امشب اشك را باور كنم
لحظه را با گريه هايم سركنم بايد از گنجينه ى اندوه و اشك گونه هاى خشك شب را تر كنم // ی |
اکنون ساعت 12:28 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)