دی گفت طبیب از سر حسرت چو مروارید
هیهات که رنج تو ز قانون شفا رفت |
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی |
یارب مگیرش ار چه دل چون کبوترم
افکند و کشت و عزت صید حرم نداشت |
تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان
بگشود نافهای و در آرزو ببست |
تا ابد بوی محبت بمشامش نرسد
هرکه خاک در میخانه برخسار نرفت |
تندرستان را نباشد درد ریش
جز به همدردی نگویم درد خویش |
شانه هایت را برای با تو بودن دوست دارم
بی تو بودن را برای با تو بودن دوست دارم |
ما و می و زاهدان و تقوا
تا یار سر کدام دارد |
در اين سراي بي كسي كسي به در نمي زند
به دشت پرملال ما پرنده پر نمي زند |
دیدی که یار جز سر جور و جفا نداشت
بشکست عهدو ز غم ما هیچ غم نداشت |
اکنون ساعت 12:08 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)