دیدم بخواب خوش که بدستم پیاله بود
تعبیر رفت و کار بدولت حواله بود |
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
ون در آن ظلمت شب آب حياتم دادند |
دارم از لطف ازل جنت فردوس طمع
گر چه در بانی میخانه فراوان کردم |
ما بدین در نه پی حشمت وجاه آمده ایم از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم.
|
معاشری خوش و رودی به ساز می خواهم که درد خویش بگو به ناله ی بم و زیر |
روزها رفت مه دست من مسکین نگرفت
زلف شمشاد قدی ساعد سیم اندامی |
یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد |
در راه عشق مرحله قرب و بعد نیست
می بینمت عیان و دعا می فرستمت |
ترسم که صرفهای نبرد روز بازخواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما |
آنکه رخسار تو را رنگ گل و نرگس داد
صبر و آرام تواند به من مسکین داد |
اکنون ساعت 08:30 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)