آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
صبر و آرام تواند به من مسکین داد |
سمند تو زی پرتگاه از چه پوید
ببین تا بدست که دادی عنانرا |
برون خرام که بهر سواری تو مسیح
سمند گرم رو مهر را عنان دارد |
هفتصد و پنجاه و چار از هجرت خیرالبشر
مهر را جوزا مکان و ماه را خوشه وطن |
مثل ابری تیره ام که ماه را درخود گرفته
حیفم آید شب تو را در حال آزادی ببیند! |
دست تو را به ابر که یارد شبیه کرد
چون بدره بدره این دهد و قطره قطره آن |
ز بس مدهوش افتادی تو در ویرانه گیتی
بحیلت دیو برد این گنجهای رایگانی را |
غمی گشت زان کار دستان سام
ز دادار گیتی همی برد نام |
عاقبت دست بدان سرو بلندش برسد
هر که را در طلبت همت او قاصر نیست |
سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند
همدم گل نمیشود یاد سمن نمیکند |
اکنون ساعت 10:25 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)