خواجه ای خواجه ترا غم جمال و جاهست و اندیشهی باغ و راغ و خرمنگاهست ما سوختگان عالم توحیدیم ما را سر لا اله الا الله است |
جمال
ز عشق ناتمام ما جمال يار مستغني است به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روي زيبا را |
آب
با عقل آب عشق به يک جو نميرود بيچاره من که ساخته از آب و آتشم |
عشق
عشق کهن به کوي تو ميآردم هنوز واندر صف سگان تو ميداردم هنوز |
کوی
در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند گر تو نمیپسـندی تـغییر کـن قـضا را |
نام
از ننگ چه گويي که مرا نام ز ننگ است وز نام چه پرسي که مرا ننگ ز نام است |
ما ما نام خود ز صفحهء دلها ستردهایم در دفتر جهان ، ورق باد بردهایم از صبح پرده سوز ، خدایا نگاه دار این رازها که ما به دل شب سپردهایم |
شب
بي تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق ديوانه كه بودم |
چشم
دوباره دیده امت زل بزن به چشمانی که از حرارت من دیده ام تو را گرم است |
دیده
زدست دیده و دل هردو فریاد که هرچه دیده بیند دل کند یاد |
اکنون ساعت 07:38 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)