روفنا شو تا بقا یابی تمام
خاک شو در راه او تا زر شوی |
ميازار موري كه دانه كش است
كه جان دارد و جان شيرين خوش است |
تا عاشقان ببوي نسيمش دهند جانبگشود نافه اي و در ارزو ببست
نقل قول:
|
تو را قدر تموم ملك هستي دوست دارم
تو را جانم به حق حق پرستي دوست دارم |
مدام مست مي دارد نسيم جعد گيسويت خرابم مي كند هر دم رقيب چشم جادويت |
توانا بود هرکه دانا بود
زدانش دل پیر برنا بود |
دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی؟
یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی |
يار من آن که لطف خداوند يار اوست بيداد و داد و رد و قبول اختيار اوست درياي عشق را به حقيقت کنار نيست ور هست پيش اهل حقيقت کنار اوست .. |
تو همچو صبحدمي و من شمع خلوت سحرم تبسمي كن و جان بين كه چون همي سپــرم |
من کجا و آرزوی وصل دلارام کجا
دل نومید کجا این طمع خام کجا |
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا؟ |
ای که از یار وفا میطلبی یار کجاست همه یارند ولی یار وفا دار کجاست |
تو که با ما سر یاری نداری
چرا هر نیمه شو آیی به خوابوم |
مرا به صبر و شکیب آن صنم اشارت کرد
خبر نداشت که خود هر چه بود غارت کرد |
دانی که به دیدار تو چونم تشنه؟
هر لحظه که میرود فزونم تشنه؟ |
هر نفس آواز عشق می رسد از چب و راست
ما به فلک می رویم عزم تماشا که راست |
تا چند همچو شمع زبان آوری کنی؟
پروانه مراد رسید ای محب خموش |
شرمنده ام از روی تو ای آناهیتای جوان
کان شعر قبلی یاوه بود در پیش تو سرو روان |
|
تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز
و گرنه عاشق و معشوق راز داران اند حافظ |
دی کوزه گری بدیدم اندر بازار بر پاره گلی لکد همی زد بسیار وآن گل به زبان حال با او میگفت من همچو تو بوده ام مرا نیکو دار(خیام) |
روزي ز سر سنگ عقابي به هوا خاست
از بهر طلب بال و پر خويش بياراست ----------------------------------------------------------- - نگاه مسافر به روي ميز افتاد - چه سيبهاي قشنگي !! و ميزبان پرسيد: قشنگ يعني چه؟ - قشنگ يعني تعبير عاشقانه اشكال (سهراب عزيز) |
لب و دندانت را حقوق نمکهست
بر جان و سینه های کباب(حافظ) |
به صحرا بنگرم صحرا ته وینم
به دریا بنگرم دریا ته وینم به هر جا بنگرم کوه و در دشت نشان از قامت رعنا ته وینم باباطاهر |
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
آدم آورد در این دیر خراب آبادم |
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راه نمایی سنایی |
یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا
یار توی غار تویی خواجه نگه دار مرا |
ای دل برما مباش بی دلبر ما
یک دلبر ما به که دوصد دل بر ما نه دل بر ما نه دلبر اندر بر ما یا دل بر ما فرست یا دلبر ما(ابوسعیدابوالخیر) |
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردم هوشیار چه کرد |
دلی دیرم چو مرغ پا شکسته
چو کشتی بر لب دریا نشسته همه گوین که طاهر تار بنواز صدا چون میدمد تار گسسته باباطاهر |
همه عالم یکی مویت نیرزد..........تمام مشک چین گویت نیرزد..............سهیل آفتاب و ماه تابان.............به یک نظاره ی رویت نیرزد.
|
دلبر جانان من برده دل و جان من
برده دل و جان من دلبر جانان من |
ني به آتش گفت كاين آشوب چيست؟
مر تو را زين سوختن مطلوب چيست؟ ---------------------------------------------------------- دلم امشب صاف است، آسمان هم آرام و هزاران فانوس باد هم ميآيد و نسيمي زيرك سعي دارد كه بفهماند شب، مظهر اين همه تاريكي و دلتنگي نيست به گمانم فردا، روز خوبي باشد صورت ماه به من ميگويد. |
تاخم زلف تو را دام دلم کرده اند
میل خلاصی نکرد مرغ گرفتار من |
نا چشیده جرعه ای از جام او
عشق بازی می کنم با نام او |
وه که گر من باز بینم روی یار خویش را
تا قیامت شکر گویم کردگار خویش را یار بار افتاده را در کاروان بگذاشتند بی وفا یاران که بربستند بار خویش را |
الا ای عاشقان شهر پی سی..............الهی هیچ زمان نخورید به پیسسی. پیسسی=نداری
|
یا خود به پیسسی مبتلایی
یا چون منی را میشناسی در هر دو صورت با دعایت داروی درد مبتلایی |
نفس کشیدنم سخت شده |
همه وجود تو مهرست و جان من محروم چراغ چشم تو سبزست و راه من بسته است.:53:{پپوله} |
اکنون ساعت 10:44 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)