http://img4.sunset.com/i/2007/01/ros...-l.jpg?400:400

ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما

ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم
ای بی‌خبر ز لذت شرب مدام ما

هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما

http://www.allindiaflorist.com/Images/bouquet10.jpg
ابر آذاری برآمد باد نوروزی وزید
وجه می می‌خواهم و مطرب که می‌گوید رسید

شاهدان در جلوه و من شرمسار کیسه‌ام
بار عشق و مفلسی صعب است می‌باید کشید

http://www.funonthenet.in/images/sto...er%20Power.jpg

دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را

دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

کشتي شکستگانيم ای باد شرطه برخيز

باشد که بازبينيم ديدار آشنا را

ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون

نيکی به جای ياران فرصت شمار يارا

در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبل

هات الصبوح هبوا يا ايها السکارا

اي صاحب کرامت شکرانه سلامت

روزی تفقدی کن درويش بی‌نوا را

آسايش دو گيتی تفسير اين دو حرف است

با دوستان مروت با دشمنان مدارا

http://www.sendflowerstobangalore.co...s/bouquet1.jpg

شراب تلخ می‌خواهم که مردافکن بود زورش
که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ای دل بشو از تلخ و از شورش

http://media.the-digital-picture.com...1_13-03-53.jpg

عشق بازی و جوانی و شراب لعل فام
مجلس انس و حریف همدم و شرب مدام

ساقی شکردهان و مطرب شیرین سخن
همنشینی نیک کردار و ندیمی نیک نام

http://media.the-digital-picture.com...2_15-34-37.jpg

زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
ناز بنياد مکن تا نکنی بنيادم

مي مخور با همه کس تا نخورم خون جگر
سر مکش تا نکشد سر به فلک فريادم

زلف را حلقه مکن تا نکنی دربندم
طره را تاب مده تا ندهی بر بادم

يار بيگانه مشو تا نبری از خويشم
غم اغيار مخور تا نکنی ناشادم

رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم
قد برافراز که از سرو کنی آزادم

شمع هر جمع مشو ور نه بسوزی ما را
ياد هر قوم مکن تا نروی از يادم

شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه
شور شيرين منما تا نکنی فرهادم

http://media.the-digital-picture.com...4_17-09-56.jpg

آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرين داد
صبر و آرام تواند به من مسکين داد

وان که گيسوی تو را رسم تطاول آموخت
هم تواند کرمش داد من غمگين داد

http://media.the-digital-picture.com...6_14-56-50.jpg

افسوس که شد دلبر و در دیده گریان
تحریر خیال خط او نقش بر آب است

بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود
زین سیل دمادم که در این منزل خواب است

http://media.the-digital-picture.com...4_09-13-11.jpg

خيال روی تو در هر طريق همره ماست
نسيم موی تو پيوند جان آگه ماست

به رغم مدعيانی که منع عشق کنند
جمال چهره تو حجت موجه ماست

پيام داد که خواهم نشست با رندان
بشد به رندی و دردی کشيم نام و نشد

http://media.the-digital-picture.com...3_19-35-46.jpg

ز فکر تفرقه بازآی تا شوی مجموع
به حکم آن که چو شد اهرمن سروش آمد

ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد
چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد

لعل سيراب به خون تشنه لب يار من است
وز پي ديدن او دادن جان کار من است

http://media.the-digital-picture.com...1_15-51-22.jpg

از من جدا مشو که توام نور دیده‌ای
آرام جان و مونس قلب رمیده‌ای

از دامن تو دست ندارند عاشقان
پیراهن صبوری ایشان دریده‌ای

از چشم بخت خویش مبادت گزند از آنک
در دلبری به غایت خوبی رسیده‌ای

منعم مکن ز عشق وی ای مفتی زمان
معذور دارمت که تو او را ندیده‌ای

آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا
بیش از گلیم خویش مگر پا کشیده‌ای

غلام همت آن نازنينم
که کار خير بي روي و ريا کرد

من از بيگانگان ديگر ننالم
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد

شيدا از آن شدم که نگارم چو ماه نو
ابرو نمود و جلوه گری کرد و رو ببست

http://media.the-digital-picture.com...0_17-40-14.jpg

پيوند عمر بسته به موييست هوش دار
غمخوار خويش باش غم روزگار چيست
معني آب زندگي و روضه ارم
جز طرف جويبار و مي خوشگوار چيست

http://www.bestroyaltyfreeimages.net...nt-sophiea.jpg

ز شوق روی تو شاها بدين اسير فراق
همان رسيد کز آتش به برگ کاه رسيد

بس غريب افتاده است آن مور خط گرد رخت
گر چه نبود در نگارستان خط مشکين غريب

http://www.stanford.edu/%7Egrg/images/blue_flower.jpg

مراد دل ز که پرسم که نيست دلداري
که جلوه نظر و شيوه کرم دارد

آشنایی نه غریب است که دلسوز من است
چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت

خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد
خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت

روز هجران و شب فرقت يار آخر شد
زدم اين فال و گذشت اختر و کار آخر شد