جز نقش تو در نظر نیامد ما را
جز کوی تو رهگذر نیامد ما را |
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است |
در خرابات نهاد خود بر آسودست خلق
غمزه بر هم زن یکی تا خلق را بر هم زنی |
خود را بكش اي بلبل از اين رشك كه گل را
با باد صبا وقت سحر جلوه گري بود |
همان بلبل، آن دوستدار عزیز
که بودش بدامان من، خفت و خیز |
بنده همان به كه ز تقصير خويش
عذر به درگاه خداي آورد ورنه سزاوار خداونديش كس نتواند كه به جاي آورد |
نی نی به از این باید با دوست وفا کردن
نی نی کم از این باید تقصیر و جفا کردن |
من از آن کشم ندامت که ترا نیازمودم
تو چرا ز من گریزی که وفایم آزمودی |
چو عمر در سر تحصیل این جماعت رفت
که جز ندامت و بیحاصلی نشد حاصل |
اوقات خوش آن بود كه با دوست به سر رفت
باقي همه بي حاصلي و بي خبي بود |
اکنون ساعت 07:48 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)