کام خود آخر عمر از می و معشوق بگیر
حیف اوقات که یک سر به بطالت برود |
گر برود جان ما در طلب وصل دوست
حیف نباشد که دوست دوستتر از جان ماست |
چنان بگریم کم دشمنان ببخشایند
چو یادم آید از دوستان و اهل وطن |
چنان به داغ تو باشم که گر اجل برسد
به شرعم از تو ستانند خونبها ای دوست |
هر دوست که دم زد ز وفا دشمن شد
هر پاکروی که بود تردامن شد |
گر شب هجران مرا تاختن آرد اجل
روز قیامت زنم خیمه به پهلوی دوست |
در شب هجران مرا پروانه وصلي فرست
ورنه از دردت جهانم را بسوزانم چو شمع |
سرور اهل عمایم شمع جمع انجمن
صاحب صاحبقران خواجه قوام الدین حسن |
غافل مباش ار عاقلی دریاب اگر صاحب دلی
باشد که نتوان یافتن دیگر چنین ایام را |
ایام شباب است شراب اولیتر
با سبز خطان بادهٔ ناب اولیتر |
اکنون ساعت 04:45 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)