در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی
بر می شکند گوشه محراب امانت |
تا سر زلف تو در دست نسيم افتادست
دل سودازده از غصه دو نيم افتادست |
تا مگر همچو صبا باز بکوی تو رسم
حاصلم دوش بجز ناله شبگیر نبود |
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
گل ادم بسرشتند و به پیمانه زنند |
دل سراپرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست |
تویی که خوبتری ز آفتاب و شکر خدا
که نیستم ز تو در روی آفتاب خجل |
لذت داغ غمت بر دل ما باد حرام
اگر از جور غم عشق تو دادي طلبيم |
میدمد صبح و کله بست سحاب
الصبوح الصبوح یا اصحاب |
بارها گفته ام و بار دگر مي گويم
كه من دلشده اين ره نه به خود مي پويم |
میل رفتن مکن ای دوست دمی با ما باش
بر لب جوی طرب جوی و بکف ساغر گیر |
اکنون ساعت 08:38 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)