پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره واژه ای (http://p30city.net/showthread.php?t=3981)

رزیتا 02-01-2010 01:52 PM

تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین
کس واقف ما نیست که بر دیده چه ها رفت!

raha_10 02-01-2010 02:55 PM

من به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
تو نگاه کن کار من آه کردن است
:rolleyes:

Omid7 02-01-2010 03:03 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط tara_10 (پست 116538)
من به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
تو نگاه کن کار من آه کردن است
:rolleyes:

;)
تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است
جان به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

FereShteH 02-01-2010 06:21 PM

ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست
سهی قدان سیه چشم ماه سیما را

ساقي 02-01-2010 07:41 PM

ز جام ساقی باقی چو خورده​ای تو دلا
که لحظه لحظه برآری ز عربده عللا
مگر ز زهره شنیدی دلا به وقت صبوح
که بزم خاص نهادم صلای عیش صلا
بلا درست بلایش بنوش و در می​بار
چه می​گریزی آخر گریز توست بلا
پیاله بر کف زاهد ز خلق باکش نیست
میان خلق نشستست در خلاست خلا
زهی پیاله که در چشم سر همی​ناید
ز دست ساقی معنی تو هم بنوش هلا

abadani 02-01-2010 08:49 PM

گر طالب فیض حق به صدقی حافظ

سر چشمهٔ آن ز ساقی کوثر پرس

Omid7 02-01-2010 09:01 PM

افتادگی آموز گر طالب فیضی
هرگز نخورد آب زمینی که بلند است

ساقي 02-01-2010 09:04 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط abadani (پست 116674)
گر طالب فیض حق به صدقی حافظ

سر چشمهٔ آن ز ساقی کوثر پرس


تا بی سر و پا باشد اوضاع فلک زین دست
در سر هوس ساقی در دست شراب اولی

Omid7 02-01-2010 09:09 PM

ماه من پرده از آن چهره زیبا بردار
تا فلک لاف نیاید که چه ماهی دارد

ساقي 02-01-2010 09:27 PM

غیر این نیست راهی غیر این نیست شاهی
غیر این نیست ماهی غیر این جمله فانی
نی خمش کن خمش کن رو به قاصد ترش کن
ترک اصحاب هش کن باده خور در نهانی



{پپوله}

FereShteH 02-01-2010 09:31 PM

خفته بر سنجاب شاهی نازنینی را چه غم
گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب

Omid7 02-01-2010 09:36 PM

بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد
باد غیرت به صدش خار پریشان دل کرد

ساقي 02-01-2010 09:39 PM

هله ای دلیکه خفته تو به زیر ظل مایی
شب و روز در نمازی به حقیقت و غزالی
مه بدر نور بارد سگ کوی بانگ دارد
ز برای بانگ هر سگ مگذار روشنایی


...

FereShteH 02-02-2010 01:05 PM

دل روشن من چو برگشت ازوی
سوی تخت شاه جهان کرد روی

عاشق 02-02-2010 01:53 PM



آواره ام در كوچه هاي بي نشاني
در جستجوي يك جهان آرماني
اي بام ابروهات بر بالاي تبت
اي حرفهايت آخر شيرين زباني!

deltang 02-02-2010 01:58 PM

تو مو میبینی و من پیچش مو

تو ابرو من اشارت های ابرو

raha_10 02-02-2010 04:03 PM

دیشب باران زنگ زنگی می زد
آهسته به شیشه ریزه سنگی می زد
من بودم و شعر بود و تنهایی وتو
باران چه پیانوی قشنگی می زد
:53::53::53:

deltang 02-02-2010 04:05 PM

باز باران باترانه

با گوهرهای فراوان

یادم آرد روز دیرین

گردش یک روز شیرین

raha_10 02-02-2010 04:44 PM

روز و شب خوابم نمی آید به چشم غم پرست
بس که در بیماری چشم تو گریانم چو شمع

ساقي 02-02-2010 04:45 PM

به یک کرشمه که نرگس به خودفروشی کرد
فریب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت
شراب خورده و خوی کرده می​روی به چمن
که آب روی تو آتش در ارغوان انداخت

deltang 02-02-2010 04:47 PM

آب را گل نکنیم

در فرودست انگار کفتری می خوردآب

یا که در آبادی سیره ای پر میشوید

آب را گل نکنیم

raha_10 02-02-2010 04:47 PM

عالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت
فتنه انگیز جهان غمزه ی جادوی تو بود

deltang 02-02-2010 05:07 PM

چه فتنه بود که مشاطه قضا انگیخت

که کرد نرگس مستش سیه به سرمه ناز

رزیتا 02-02-2010 07:18 PM

روی زیبا فتنه بر پا می کند
فتنه بر پا روی زیبا می کند

deltang 02-02-2010 07:32 PM

رخ زیبای تو را خال زدم بر بدنم

تا که باشد یادگاری از تنت در کفنم

مجتب 02-02-2010 08:20 PM

از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر

یادگاری که در این گنبد دوار بماند

deltang 02-02-2010 09:54 PM

شرح حال ما ز یار ما مپرس

قصه ی عشق از دل شیدا بپرس

رزیتا 02-03-2010 12:35 AM

منعم مکن ز عشق وی ای مفتی زمان
معذور دارمت که تو او را ندیده ای

MAHDI 02-03-2010 02:14 AM

مکن کاری که بر پا سنگت آید
جهان با این فراخی تنگت آید

Omid7 02-03-2010 09:31 AM

جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی
که سلطانی عالم را طفیل عشـــــــق می بینم

deltang 02-03-2010 09:46 AM

خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد

خواهان کسی باش که خواهان تو باشد

مجتب 02-03-2010 03:58 PM

ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند

هر آن که خدمت جام جهان نما بکند

ساقي 02-03-2010 07:11 PM

ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
ما در پیاله عکس رخ یار دیده​ایم
ای بی​خبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما

آريانا 02-03-2010 07:15 PM

از می عشق ار چه سرمستی، مکن
با حریفان سرگرانی ساقیا

وعده‌ای می‌ده، اگر چه کج بود
کز بهانه در گمانی ساقیا

نیست در عالم عراقی را دمی
بر لب تو کامرانی ساقیا

ساقي 02-03-2010 07:21 PM


احسنت آريانا





چو شاهدان چمن زیردست حسن تواند
کرشمه بر سمن و جلوه بر صنوبر کن
فضول نفس حکایت بسی کند ساقی
تو کار خود مده از دست و می به ساغر کن

مجتب 02-03-2010 07:39 PM

گوهر پاک تو از مدحت ما مستغنیست

فکر مشاطه چه با حسن خداداد کند

ساقي 02-03-2010 08:50 PM

گر هست دلش خارا مگریز و مرو یارا
کاول بکشد ما را و آخر بکشد ما را
چون ناز کند جانان اندر دل ما پنهان
بر جمله سلطانان صد ناز رسد ما را

MAHDI 02-03-2010 11:48 PM

بعد از این نور به آفاق دهیم از دل خویش
که به خورشید رسیدیم و غبار آخر شد

deltang 02-04-2010 09:44 AM

باورم نیست زبد عهدی ایام هنوز

قصه ی غصه که در دولت یار آخر شد

MAHDI 02-04-2010 09:48 AM

گفتم ای مسند جم جام جهان بینت کو
گفت افسوس که آن دولت بیدار بخفت


اکنون ساعت 10:13 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)