تا لبم مهجور بود از خاکبوس مجلست
درد نوش درد بودم با ندیمان ندم |
مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نی
رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است |
ترا رسد شکر آویز خواجگی گه جود
که آستین بکریمان عالم افشانی |
یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت |
تا چند دهی وعده ی دیروز به امروز؟
تا چند از این شاخه به آن شاخه پریدن؟ |
نه من از پرده تقوا به درافتادم و بس
پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت |
تشنه ام،از عطشی دور و دراز آمده ام
چشمه ای باش که در تو نفسی تازه کنم |
مستم کن آن چنان که ندانم ز بیخودی
در عرصه خیال که آمد کدام رفت |
تا کی بود این گرگ ربائی بنمای سر پنجه دشمن افکن ای شیر خدای |
یا رب به وقت گل گنه بنده عفو کن
وین ماجرا به سرو لب جویبار بخش |
اکنون ساعت 01:03 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)