یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت |
تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرینکار
که در برابر چشمی و غایب از نظری |
بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ
در معرضی که تخت سلیمان رود به باد |
در بیابان فنا گم شدن آخر تا کی
ره بپرسیم مگر پی به مهمات بریم |
مگر که لاله بدانست بیوفایی دهر
که تا بزاد و بشد جام می ز کف ننهاد |
در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را
مهر لب او بر در این خانه نهادیم |
مائیم فدائیان جان باز
گشتاخ و دلیر و جسم پرداز حیفست که جان مار ا باشد تن خاکسار انباز |
ز حسرت لب شیرین هنوز میبینم
که لاله میدمد از خون دیده فرهاد |
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی |
يارب چه چشمه ايست محبت که من ز آن
یــک قــطـــره خــوردم و دريــــا گريـســتــم |
اکنون ساعت 06:51 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)