![]() |
عجب رسمیه رسم زمونه قــصــهء بـرگ و بـاد خزونه مـــیرن آدمـــا از او نـــا فــــقـــط خــاطــره هـاشــون بـه جـا مـی مونه کجاست اون کوچه چی شد اون خونه آدمـــاش کـــجــان خـــدا مــی دونــه بـوتـه یـاس بابا جون هنوز گوشه باغچه توی گلدونه عـطـرش پــیــچیـده تا هـفـتــا خونـه خـــودش کجـاهـاست خدا می دونـه مـــی رن آدمـــا از او نـــا فــــقـــط خــاطــره هـاشــون بـه جـا مـی مونه تسبیح و مهر بی بی جون هنوز گـوشــه تـاقــچــه تـوی ایـوونـه خودش کجاهاست خدا می دونه خودش کجاهاست خدا می دونه مـــیرن آدمـــا از او نـــا فــــقـــط خــاطــره هـاشــون بـه جـا مـی مونه پـرســیـد زیـر لـب یـکـی با حـسـرت پـرســیـد زیـر لـب یـکـی با حـسـرت که از ما بعدها چی یادگاری به جا می مونه مـــیرن آدمـــا از او نـــا فــــقـــط خــاطــره هـاشــون بـه جـا مـی مونه مـــیرن آدمـــا از او نـــا فــــقـــط خــاطــره هـاشــون بـه جـا مـی مونه |
رسوای زمانه
شمع و پروانه منم مسته میخانه منم رسوای زمانه منم دیوانه منم رسوای زمانه منم دیوانه منم یار پیمانه منم از خود بیگانه منم رسوای زمانه منم دیوانه منم چون باد صبا دربه درم با عشق وجنون هم سفرم شمع شب بی سحرم از خود نبود خبرم رسوای زمانه منم دیوانه منم تو ای خدای منم شونو نوای منم زمین و آسمان تو می لرزد به زیر پای من مه وستاره و ن تو می گرید به ناله های من رسوای زمانه منم دیوانه منم رسوای زمانه منم دیوانه منم وای ازاین شیدا دل من مست بی پروا دل من سرمایه سودا دل من رسوا دل من شیدا دل من ناله ی تنها دل من شام بی فردا دل من مجنون هر صحرا دل من رسوا دل من شیدا دل من |
احساس
هنوزم در پي اونم كه ميشه عاشقش باشم مث درياي من باشه منم چون قايقش باشم هنوزم در پي اونم كه ميشه عاشقش باشم مث درياي من باشه منم چون قايقش باشم هنوزم در پي اونم كه عمري مرحمم باشه شريك خنده و شادي رفيق ماتمم باشه هنوزم در پي اونم كه عشقش سادگي باشه نگاهاي پر از مهرش پناه خستگي باشه ميگن جوينده يابندس ولي پاهاي من خستس منم تا با همين پاها ميرم تا حدي كه جا هست هنوزم در پي اونم كه اشكامو روي گونم با اون دستاي پر مهرش كنه پاك و بگه جونم بگه جونم نكن گريه منم اينجام بزار دستاتو تو دستام تو احساس منو ميخواي منم اي واي تو رو ميخوام هنوزم در پي اونم كه اشكامو روي گونم با اون دستاي پر مهرش كنه پاك و بگه جونم بگه جونم نكن گريه منم اينجام بزار دستاتو تو دستام تو احساس منو ميخواي منم اي واي تو رو ميخوام خدايا عشق من پاكه درسته عشقي از خاكه منم اون عاشق خاكي كه از عشق تو دل چاكه هنوزم در پي اونم كه اشكامو روي گونم با اون دستاي پر مهرش كنه پاك و كنه پاك و بگه جونم بگه جونم نكن گريه منم اينجام بزار دستاتو تو دستام تو احساس منو ميخواي منم اي واي تو رو ميخوام هنوزم در پي اونم كه اشكامو روي گونم با اون دستاي پر مهرش كنه پاك و بگه جونم بگه جونم نكن گريه منم اينجام بزار دستاتو تو دستام تو احساس منو ميخواي منم اي واي تو رو ميخوام |
در ساحل زندگي به خدا راه مي رفتم در مورد خوشيها وسختيها، سخنها مي گفتيم،به پشت سر نگاه كردم،در جايي كه از خوشيها سخن مي گفتيم ،دو جاي پا ودر جايي كه از سختيها حرف مي زديم يك جاي پا بود.
گفتم: خدايا در سختيها با من نبودي؟ گفت: آن ردپايي كه در سختيها ديدي رد پاي منست كه تو را بر دوش داشتم....:53: |
سرگرمی تو شده بازی با این دل غمگین و خستم یادت نمیاداون همه قول و قرارایی که با تو بستم با این همه ظلمتو ببین باز چه جوری پای این همه قول و قرارا من نشستم نشکن دلمو بخدا آهم میگیره دامنتو عاقبت یه روز نگو بی خبری نگو نمیدونی دلم پر از یه نفرین سینه سوز نگو بی خبری نگو نمیدونی وقتی که نیستی گریه شده کار این دل عاشق شب و روز دیوونه نکن دلمو آهم میگیره دامنتو عاقبت یه روز نگو بی خبری نگو نمیدونی دلم پر از یه نفرین سینه سوز نگو بی خبری نگو نمیدونی وقتی که نیستی گریه شده کار این دل عاشق شب و روز |
این کلبه چون آتشکده زندان من است |
خيلي سخته كه بغض داشته باشي ،اما نخواي كسي بفهمه ... |
اولا با هم بودیم ، دلامون دریایی بود تنها مال هم بودیم ، بینمون عاشقی بود اون میگفت فقط میخوام ، که برای هم باشیم من می گفتم که بیا ، همزبون هم باشیم روزا خیلی خوب گذشت ، شبامون رویایی بود ما دو تا کناره هم ، دلامون چه حالی بود لحظه های بی نظیر ، خاطره های قشنگ ساعت و دقیقه ها ، می گذشتند بی درنگ آخ چه خوب بود اون روزا ، نمیشد بشیم جدا منو اون با دستامون ، ساخته بودیم اون روزا عشق اون به سر رسید ، جا زد از این دل من همه جای من همش ، از دلش جا می زدن شب و روز کار دلم ، گریه بود و آه سرد هیچ کسی نمیدونست ، میمیرم از غم و درد تنها بودم با خودم ، ماله من نبود دلم گفته بودم نمی شه ، بی تو باشم عشق من حالا من یه عاشق ، غمزده تو این روزام کاش میشد که بشنوه ، اون دوباره این صدام نمیدونم که کجاست ، اون دلش پیش کیاست کاش میشد یادش نره ، دلکم پیش غماست |
http://www.dascot.org/depression/images/sad.JPG من فقط یه گریه بیشتر دارم و یه خنده کمتر اینه فرق من و تو، اول و آخر سهم آسمون که دلتنگی و ابره چارهی من و تو صبره چاره صبره واسه سهم نابرابر من فقط یه گریه بیشتر دارم و یه خنده کمتر واسه موندن بین چشمایی که بیحوصله قهرن انگاری کاسهی زهرن من فقط یه گریه بیشتر من فقط یه خنده کمتر اما یک دل دارم از جنس کبوتر یه دل از جنس کبوتر بین دستایی که در حال قنوتن بین دلهای که دنیای سکوتن سهمُ دادن به آسمون تنها سهمُ دادن به لالههای پرپر من فقط یه گریه بیشتر من فقط یه خنده کمتر منُ اینجور میخواد اونکه بهترینه با ستاره همنشینه اون میگفت میخواستم عاشقی کنم کی از تو بهتر من فقط یه گریه بیشتر من فقط یه خنده کمتر |
توی قاب خیس این پنجرهها عکسی از جمعهی غمگین میبینم، چه سیاه ئه به تناش رخت عزا! تو چشاش ابرای سنگین میبینم. داره از ابر سیا خون میچکه! جمعهها خون جای بارون میچکه! نفسام در نمیآد، جمعهها سر نمیآد! کاش میبستم چشامو، این ازم بر نمیآد! داره از ابر سیا خون میچکه! جمعهها خون جای بارون میچکه! عمر جمعه به هزار سال میرسه، جمعهها غم دیگه بیداد میکنه، آدم از دست خودش خسته میشه، با لبای بسته فریاد میکنه: داره از ابر سیا خون میچکه! جمعهها خون جای بارون میچکه! جمعه وقت رفتن ئه, موسم دلکندن ئه، خنجر از پشت میزنه, اون که همراه من ئه! داره از ابر سیا خون میچکه! جمعهها خون جای بارون میچکه! |
اکنون ساعت 04:00 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)