پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   اشعار زیبا - اشعاری که دوستشان داریم برای تقدیم به عزیزانتان یا برای دل خودتان (http://p30city.net/showthread.php?t=1851)

Omid7 02-21-2010 09:08 AM

چرا تو ای شکسته دل خـدا خـدا نمـی کنی
خـدای چـاره ساز را چرا صدا نمی کنی

به هر لب دعــای تو فرشته بوسـه می زند
برای درد بی امان چرا دعـا نمـی کنـی

به قطره قطره اشک تو خدا نظاره می کند
به وقت گریه ها چرا خدا خدا نمی کنی

سحر زباغ ناله ها گل مراد می دهد
به نیمه شب چرا لبی به ناله وا نمی کنی

دل تو مانده در قفس چرا وفا نمی کنی
پرنده اسیر را چرا رها نمی کنی

ز اشک نقره فام خود ز کیمیای نیمه شب
مس سیاه قلب را چرا طلا نمی کنی

آريانا 02-21-2010 02:47 PM

جان به فدای عاشقان , خوش هوسی است عاشقی
عشق پرست ای پسر باد هواست مابقی

از می عشق سرخوشم , آتش عشق مفرشم
پای بنه در آتشم چند از این منافقی


عشق مپرس چون بود عشق یکی جنون بود
سلسله را زبون بود نی به طریق احمقی

عشق پرست ای پسر عشق خوش است ای پسر
رو که به جان صادقان صاف و لطیف و صادقی

راه تو چون فنا بود خصم تو را کجا بود
طاقت تو که را بود کآتش تیز مطلقی

جان مرا تو بنده کن عیش مرا تو زنده کن
مست کن و بیافرین بازنمای خالقی

یک نفسی خموش کن در خمشی خروش کن
وقت سخن تو خامشی در خمشی تو ناطقی

بی‌دل و جان سخنوری شیوه گاو سامری
راست نباشد ای پسر راست برو که حاذقی

topic_sun 02-21-2010 03:00 PM

سینه کشان فراز می شوم
اما
شوق بلندا
وفتح قله ندارم
چیزی
وسوسه ام میکند
که در آن بالا
لحظه ای
طره برفین به باد سرد سپارم
وشناور مانم
رو در روی آفاق دور

آريانا 02-21-2010 09:24 PM

{پپوله}

آمده‌ام که تا به خود گوش کشان کشانمت
بی دل و بیخودت کنم در دل و جان نشانمت

آمده‌ام بهار خوش پیش تو ای درخت گل
تا که کنار گیرمت خوش خوش و می‌فشانمت

آمده‌ام که تا تو را جلوه دهم در این سرا
همچو دعای عاشقان فوق فلک رسانمت

آمده‌ام که بوسه‌ای از صنمی ربوده‌ای
بازبده به خوشدلی خواجه که واستانمت

گل چه بود که گل تویی ناطق امر قل تویی
گر دگری نداندت چون تو منی بدانمت

جان و روان من تویی فاتحه خوان من تویی
فاتحه شو تو یک سری تا که به دل بخوانمت

صید منی شکار من گر چه ز دام جسته‌ای
جانب دام بازرو ور نروی برانمت

شیر بگفت مر مرا نادره آهوی برو
در پی من چه می‌دوی تیز که بردرانمت

زخم پذیر و پیش رو چون سپر شجاعتی
گوش به غیر زه مده تا چو کمان خمانمت

از حد خاک تا بشر چند هزار منزلست
شهر به شهر بردمت بر سر ره نمانمت

هیچ مگو و کف مکن سر مگشای دیگ را
نیک بجوش و صبر کن زانک همی‌پرانمت

نی که تو شیرزاده‌ای در تن آهوی نهان
من ز حجاب آهوی یک رهه بگذرانمت

گوی منی و می‌دوی در چوگان حکم من
در پی تو همی‌دوم گر چه که می‌دوانمت

{پپوله}

raha_10 02-22-2010 11:25 AM

صبر كن! عشق زمين گير شود بعد برو!
يا دل از ديدن تو سير شود بعد برو!
اي كبوتر به كجا؟ قدر دگر صبر بكن
آسمان پاي پرت پير شود بعد برو
تو اگر گريه كني بغض خدا مي شكند
خنده بكن عشق نمك گير شود بعد برو
خواب ديدي از راه سوارت آمد؟
صبر كن خواب تو تعبير شود بعد برو!

قلب هاي پاك گناه نمي كنند،فقط سادگي مي كنند!

و امروز سادگي پاك ترين گناه دنياست!

behnam5555 02-22-2010 12:44 PM

ای دل نگفتمت..
 

ای دل نگفتمت


ای دل نگفتمت که ز زلفش عنان بتاب
کاهنگ چین خطا بود از بهر مشک ناب

ای دل نگفتمت که ز لعلش مجوی کام
هر چند کام مست نباشد مگر شراب

ای دل نگفتمت که به چشمش نظر مکن
کز غم چنان شوی که نبینی بخواب خواب

ای دل نگفتمت که ز ترکان بتاب روی
زانرو که ترک ترک ختائی بود و صواب


ای دل نگفتمت که مرو در کمند عشق
آخر بقصد خویش چرا میکنی شتاب

ای دل نگفتمت که اگر تشنه مرده‌ئی
سیراب کی شود جگر تشنه از شراب

ای دل نگفتمت که منال ار چه روشنست
کز زخم گوشمال فغان میکند رباب

ای دل نگفتمت که مریز آبروی خویش
پیش رخی کزو برود آبروی آب

ای دل نگفتمت که ز خوبان مجوی مهر
زانرو که ذره مهر نجوید ز آفتاب

ای دل نگفتمت که درین باغ دل مبند
کز این مدت جوی نگشاید به هیچ باب

ای دل نگفتمت که مشو پای‌بند او
زیرا که کبک را نبود طاقت عناب

ای دل نگفتمت که مرو در هوای دل
طاوس را چه غم ز هواداری ذباب

ای دل نگفتمت که طمع بر کن از لبش
هر چند بی نمک نبود لذت کباب

ایدل نگفتمت که سر از سنبلش مپیچ
کافتی از آن کمند چو خواجو در اضطراب


behnam5555 02-22-2010 12:47 PM

باور نکرده ای......؟
 


نفسهایم بوی تو را گرفته‌اند نازنین

بس که تو را به نام خوانده‌ام

بس که تو را در وجود خود کاویده‌ام

و بس که در دل شبهای بی‌ستاره‌ام نام تو را فریاد کرده‌ام

هیچ طنین صدای مرا شنیده‌ای ؟

طنین فریادهایی که در دل شب تو را می‌خواند؟

طنین گامهایی که به سوی تو می‌آیند چه؟

یا شنیده‌ای و باور نکرده‌ای

باور نکرده‌ای دمی که با بوی تو برخاست

بی بوی تو بازدمی نخواهد داشت....

چه كس تو را

از مهربان شدن با من

مایوس می‌كند.....?


behnam5555 02-22-2010 12:49 PM

من صبورم اما . . ......
 

به خدا دست خودم نیست اگر می رنجم
یا اگر شادی زیبای تو را به غم غربت چشمان خودم می بندم .
من صبورم اما . . .
چقدر با همه ی عاشقیم محزونم !
و به یاد همه ی خاطره های گل سرخ
مثل یک شبنم افتاده ز غم مغمومم .
من صبورم اما . . .
بی دلیل از قفس کهنه ی شب می ترسم
بی دلیل از همه ی تیرگی تلخ غروب
و چراغی که تو را ، از شب متروک دلم دور کند. . . می ترسم .
من صبورم اما . . .
آه . . . این بغض گران صبر نمی داند چیست !!!!

behnam5555 02-22-2010 12:50 PM


مهربانم:
باز دیشب به تو می اندیشیدم
تا سحر گاه با دل خود می گفتم:
تو چه عاشق بودی که با آن همه غم
تو که باآنهمه درد
بازهم دردمند شقایق بودی
باز دیشب به تو می اندیشیدم
یاد تو در دل من مهمان بود
تا سحر گاه به خود پیچیدم و به چشمانتو اندیشیدم...
با خود گفتم:
که چشم تودریا بودکه به هر باغچه ای جان می داد
و زمانیکه زمان تشنه ی روئیدن بود
چشم تو وعده ی باران می داد
باز دیشب به تو می اندیشیدم
شب بارانی من چه شب خاطره انگیزیبود
من بودم و یاد تو
و دگر هیچ....
اما حیف که ........... ! ! ! !


behnam5555 02-22-2010 12:52 PM

میدانی که....
 


می دانی........

هر کسی میاد نوشته هام رو بخونه میگه چرا همش غم واندوه...؟؟؟؟؟؟؟؟

نوشته هایم پر از ابهامند برای غریبهها.....!

زآنکه ترجمه این الفاظ تنها در گنجینه خاطرات ماباقیست.
وقتی می گویم در نبود تو دلملرزید:
هیچ کس نمیداندچرا؟ولیتو می دانی
به خدا قسم:
سادگیت را می سرایم وصداقتت را آینه ای می دانم برای لحظات بی تو بودندلم میخواست همیشه برایم می ماندی
روزی که دیدمت شاید همان لبخند ساده کافی بود تاپادشاه قلبم شوی!
پس چرا؟با منچنین کردی...
خوب می دانستی که هر پادشاهی در مقابل عشق گداست ....!
پس مرا با حرفهایتبا هرمنفسهایتو با چشمانسیاهتبه قبیله عشق رهنمون شدی
مرا در معبدی سکنی بخشیدی که خود فدای آن بودیو من در آن معبداسیر نگاه پاکتشدمو در زندان دستانت تمام زیبائیهای دنیا را دیدم....



اکنون ساعت 06:47 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)