ای که از کوچه معشوقه ما می گذری
برحذر باش که سر می شکند دیوارش |
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش |
شیوه چشمت فریب جنگ داشت
ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم |
ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم
از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم |
من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم
هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم |
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه می پنداشتیم |
محل نور تجلیست رای انور شاه
چو قرب او طلبی در صفای نیت کوش |
شراب تلخ می خواهم که مرد افکن بود زورش
که تا یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش |
شاه ترکان چو پسندید و به چاهم انداخت
دستگیر ار نشود لطف تهمتن چه کنم |
من ارچه در نظر یار خاکسار شدم
رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند |
دهان تنگ شیرینش مگر ملک سلیمان است
که نقش خاتم لعلش جهان زیر نگین دارد |
در ازل پرتو حسنت ز تجلی در زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد |
دل به امید صدایی که مگر در تو رسد
نالهها کرد در این کوه که فرهاد نکرد |
دلا ز رنج حسودان مرنج و واثق باش
که بد به خاطر امیدوار ما نرسد |
دست رنج تو همان به که شود صرف به کام
دانی آخر که به ناکام چه خواهد بودن |
نظر پاک تواند رخ جانان ديدن |
دل آزرده ما را به نسیمی بنواز
یعنی آن جان ز تن رفته به تن باز رسان |
نه به هفت آب که رنگش به صد آتش نرود |
در پاش فتاده ام به زاری
آیا بود آنکه دست گیرد |
در اين چمن گل بی خار کس نچيد آری |
تا بی سر و پا باشد اوضاع فلک زین دست
در سر هوس ساقی در دست شراب اولی |
يوسف عزيزم رفت ای برادران رحمی
کز غمش عجب بينم حال پير کنعانی |
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به ابی نخرد طوفان را |
ادب و شرم تو را خسرو مه رويان کرد |
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و برهاندم از بند ملامت |
تنور لاله چنان برفروخت باد بهار |
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی |
يار اگر ننشست با ما نيست جای اعتراض |
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم |
میل رفتن مکن ای دوست با ما باش
بخت گو پشت مکن روی زمین لشکر گیر |
روی بنما و مرا گو که ز جان دل برگير
پيش شمع آتش پروا نه به جان گو درگير |
روز و شب خوابم نمی آید به چشم غم پرست
بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع |
عقل می خواست کز آن شعله چراغ افروزد
برق غیرت بدرخشید وجهان بر هم زد |
دیده ها در طلب لعل یمانی خون شد
یارب آن کوکب رخشان بیمن باز رسان |
ناز پرورد تنعم مبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد |
دولت از مرغ همایون طلب و سایه او
زان که با زاغ و زغن شهپر دولت نبود |
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی |
یا برید الحمی حماک الله
مرحبا مرحبا تعال تعال |
لذت داغ غمت بر دل ما باد حرام
اگر از جور غم عشق تو دادی طلبیم |
من و شمع صبحگاهی سزد ار به هم بنگریم
که بسوختیم و از ما بت ما فراغ دارد |
اکنون ساعت 06:14 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)