سلام و روز قشنگ همگی بخیر و خوشی :53:
من امروز یه خبر بد شنیدم . خیلی ناراحت شدم .
امروز همسر گرام زنگ زدند و با کلی ادا و اطوار فرمودن که
مامان زن داداش بزرگه شون به رحمت خدا رفته .
من و می گی همچی گفتم کییییییییییی؟
که بیچاره گفت من میدونستم چقدر جا میخوری کلی مقدمه چینی کردم .
خدا رحمتش کنه خیلی زن خوبی بود .
زنگ زدم به جاری گرامی یا به قول اصفهانی ها (یادم ) بهش تسلیت بگم .
دیدم نمیتونه صحبت کنه . راه دوره وگرنه حتما میرفتم .
خلاصه خیلی ناراحتش شدم ..

نقل قول:

نوشته اصلی توسط ترنم (پست 260997) سلام خوب هستین چه خبر ------ اقا من دیروز یه بلایی سرم اومد که خداروشکر خداروشکر به خبر گذشت داشتم میرفتم دانشگاه یه کم دیر حاضر شدم عجله داشتم توی مسیر دانشگاه یه پله هایی هست که بنده از روی اونا افتادم خیلی بدم افتادم خلاصه چون خون گرم بودم رفتم سرکلاس بعدشم رفتم خرید ولی شب تمام بدنم درد میکرد همه بدنم کبود شده الان کمرم درد میکنه خیلیم سخت راه میرم اما خدا روشکر جایم نشکست مچ دست راستم و ارنج دست چپم درد میکنه امروزم کامل استراحت بودم

ترنم جان . خدا رو شکر که به خیر گذشته و جاییت نشکسته .
برای دستت هم حتما یه دکتر برو ...
انشاالله که مورد خاصی نباشه .

نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهرگان (پست 261040) سلام افسانه خانوم عزیز، عرض ادب :) :cool: وای خدا کنه که چیز جدی یی نباشه ترنم چشمت روز بد نبینه یه بار منم کفش تق تقی ! پوشیده بودم بری چه از پله ها سر نخورم تا پایین؟ پاشنه های کفشم یکیش رفت به سوی مغرب یکیشم رفت به سوی مشرق ! آقا به این وضعیت میگویند فیکه ! بدیش اینه که اونجا کلی شلوغ بود و کلی آدم پشت سرمان بود ! ولی خوبیش اینه که آشنا ماشنا اونجا نبود ! دوستم صبا (ای صبا نه، یه صبای دیگه !) خیلی کمکم کرد آقا، ولی کمرم تا چند روز درد میکرد !

مهرگان جان خیلی ماهی .عزیزم
من کشته ی این نوشتن و گویش شیرینت هستم به خدا .:53:
من بچه گیام یه بار از مدرسه برگشتم بارون میومد شدید
دویدم برم خونه با یکی از محصل های دیگه بهم بر خورد کردیم . اون بزرگ و قووووووووی بود من هم مثل پر کاه . متاسفانه من افتادم و دستم شکست .
تابستون بعدش هم از روی دوچرخه افتادم و دوباره همون دستم شکست . تجربه بد و خنده داری بود .که الهی برای کسی پیش نیاد

سسلااااام به همه دوستای گلم و اعضای محترم فامیل
مهرگان گیان حالم خوش نبود روله به بزرگی خودت ببخش
آنا من عذابم در وجدانه همش وقتی میام حالم خوب نیست
دوست دارم شادتون کنم
ایشالا که شاد شاد باشین واقعی واقعی!

باورم نمیشه این حرف داره از دهن من در میاد (:d:d:d) ولی دوستون دارم و دلتنگتونم!
ترنم گیان اسممو نزنی پشت شیشه دیگه ها!

گاهی وقتها نوشتنت نمی آید...

قدم زدن را هم دوست نداری...

نمیخواهی با دیگران حرف بزنی

خسته نیستی...

دل زده نیستی..

اما تا دلت بخواهد غــــم داری...

بعضی وقتا حالتان مثل همیشه ی من است!!!

دلم هیچی نمیخواد...

قدری آرامـــش ذهـــنی....

نقل قول:

نوشته اصلی توسط bigbang (پست 260986) مهبا خانوم سلام امیدوارم دستتون هر چه زودتر بهبود پیدا کنه و انشاءالله که حوادثی از این دست برای هیچکس اتفاق نیفته به قول افسانه خانوم خدا رو شکر که به خیر گذشت مهم این هست که الان حالتون خوبه انشاءالله همیشه سالم و سلامت باشید و همیشه در فروم حضور داشته باشید مهبا خانوم نه فقط من همه ما به یاد شما بودیم و بچه ها مدام غیبت ها و روزهای غایبی شما رو میشمردند همینطور که برای غزل خانوم و گلبرگ خانوم اینکارو میکنن ما هیچکس رو از یاد نمبریم مخصوصاً اگر مهبا خانوم باشه که همیشه به یاد همه هست انشاءالله که شکستگی دستتون هر چه زودتر بهبود پیدا کنه الهی آمین .

سلام دایی محمد عزیز
ممنونم از این همه لطف ایشالا همیشه سلامت باشی
لپ تاپ و گوشیت هم مبارک باشه با دل خوش و سلامتی ازش استفاده کنی

نقل قول:

نوشته اصلی توسط ترنم (پست 260997) سلام خوب هستین چه خبر مهبا خوشحالم که سلامتی و الان پیشمون هستی ------ اقا من دیروز یه بلایی سرم اومد که خداروشکر خداروشکر به خبر گذشت داشتم میرفتم دانشگاه یه کم دیر حاضر شدم عجله داشتم توی مسیر دانشگاه یه پله هایی هست که بنده از روی اونا افتادم خیلی بدم افتادم خلاصه چون خون گرم بودم رفتم سرکلاس بعدشم رفتم خرید ولی شب تمام بدنم درد میکرد همه بدنم کبود شده الان کمرم درد میکنه خیلیم سخت راه میرم اما خدا روشکر جایم نشکست مچ دست راستم و ارنج دست چپم درد میکنه امروزم کامل استراحت بودم

سلام ممنونم عزیزم
ایشالا که چیز مهمی نبوده و حالت خوب باشه
مراقب خودت باش

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 261035) سلاااااااااااااام به همه گی فقط امیدوارم دشمنم هم به حال من گرفتار نشه نمیام چون اوضاعم اساسی نابه سامانه برام دعا کنین به یادتونم

عزیز دلم ایشالا همه چی درست میشه
مثل همیشه دعا گو هستم

نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهرگان (پست 261040) کره شیتم بکو :) فره دوست دیرم :) الان چطوری؟ :)

خیلی عزیزی آقا
من فره تر دوسد دیرم
مگه میشه تو باشی و من خوب نباشم

نقل قول:

نوشته اصلی توسط SOHRAB_HAZHII (پست 261170) سلام بر دوستان گلم امید وارم حال همتون خوب باشخ چند روزی به علت مشغله زیاد سعادت بودن در کنارتون

سلام بر هاژی همیشه غایب
ایشالا سلامت و موفق باشی

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Afsaneh- roj (پست 261175) سلام و روز قشنگ همگی بخیر و خوشی :53: من امروز یه خبر بد شنیدم . خیلی ناراحت شدم . امروز همسر گرام زنگ زدند و با کلی ادا و اطوار فرمودن که مامان زن داداش بزرگه شون به رحمت خدا رفته . من و می گی همچی گفتم کییییییییییی؟ که بیچاره گفت من میدونستم چقدر جا میخوری کلی مقدمه چینی کردم . خدا رحمتش کنه خیلی زن خوبی بود . زنگ زدم به جاری گرامی یا به قول اصفهانی ها (یادم ) بهش تسلیت بگم . دیدم نمیتونه صحبت کنه . راه دوره وگرنه حتما میرفتم . خلاصه خیلی ناراحتش شدم ..

سلام خاله افسانه درود
خدا رحمتش کنه
ایشالا همیشه سلامت باشی

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 261194) آنا من عذابم در وجدانه همش وقتی میام حالم خوب نیست دوست دارم شادتون کنم ایشالا که شاد شاد باشین واقعی واقعی! باورم نمیشه این حرف داره از دهن من در میاد (:d:d:d) ولی دوستون دارم و دلتنگتونم!

ایشالا میای و شادمون میکنی
همین که اعتراف کردی خیلی خوبه که دوستمون داری

نقل قول:

نوشته اصلی توسط مینا جوجو (پست 261200) سلام به همه ی دوستای گلم به خصوص آجی خودم یلدای عزیزم، چند وقتیه من دلم باهاتون بود اما دسترسی به اینترنت نداشتم،خوشحالم که دوباره اینجا قلم میزنم،من دارم فارغ التحصیل می شم و اصلا احساس خوبی ندارم ، از یه طرف کارای دانشگاه و از یه طرف دیگه آینده ی نامعلوم ،کلی سردرگمم ،دوست دارم ادامه بدم،ولی زندگیم اونقدر تغییر و تحول داره که از فردامم خبر ندارم و نمیدونم از کجا باید شروع کنم،خوب هم یه کم سبک شدم و هم حاضریمو زدم فعلا بدرود.

سلام مینا خانوم خوش اومدی به جمع ببخشید با تاخیر گفتم

ایشالا موفق باشی

نقل قول:

نوشته اصلی توسط یلدا جوون (پست 261224) سلام به همگی حالتون چطوره؟

سلام یلدا خانوم به شما هم خوش آمد میگم

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 261254) مرسی یلدا جون قربونت آنا من اینطوریم شما چطوری این که هیشکی اینجا نیست؟{قاط}{قیژه}

نمیدانم چرا اینطوری شده و هیچکس نیست

نقل قول:

نوشته اصلی توسط shokofe (پست 261261) گاهی وقتها نوشتنت نمی آید... قدم زدن را هم دوست نداری... نمیخواهی با دیگران حرف بزنی خسته نیستی... دل زده نیستی.. اما تا دلت بخواهد غــــم داری... بعضی وقتا حالتان مثل همیشه ی من است!!! دلم هیچی نمیخواد... قدری آرامـــش ذهـــنی....

ارادتمند خاله شکوفه هم هستیم
ایشالا که دل دادی به درس های پارسا
من هم همین آرامش رو میخوام

..............................................

جای آقا مهدی و خاله رزیتا بد خالیه دلمون براشون تنگه شدید

کاکو شیرازی ها و آریانای همیشه غایب و مینا جیگیلی و غزلک و بقیه هم ایشالا سلامت باشن و شاهد حضورشون باشیم