غم گیتی گر از پایم درآرد
بجز ساغر که باشد دستگیرم |
آن جام طرب شکار بر دستم نه
وان ساغر چون نگار بر دستم نه |
گفتم به نگار من کز جور مرا مشکن
گفتا به صدف مانی کو در به شکم دارد |
با فریب رنگ این نیلی خم زنگارفام
کار بر وفق مراد صبغه الله میکنی |
چه داند دام بیچاره فریب مرغ آواره
چه داند یوسف مصری غم و درد زلیخا را |
ببین که سیب زنخدان تو چه میگوید
هزار یوسف مصری فتاده در چه ماست |
دلها همه در چاه زنخدان انداخت
وآنگه سر چاه را به عنبر بگرفت |
مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است
کجا همیروی ای دل بدین شتاب کجا |
هزار در ز صفا اندرون دل بازست
شتاب کن که ز تأخیرها بس آفاتست |
از امتحان تو ایام را غرض آن است
که از صفای ریاضت دلت نشان گیرد |
اکنون ساعت 03:19 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)