بوي شير از لب همچون شکرش ميآيد
گر چه خون ميچکد از شيوه چشم سيهش ژ |
ژاله بر لاله فرود آمده نزديک سحر
راست چون عارض گلبوي عرق کردهي يار ژ |
ژاله بر برگ سمن همچون عرق بر روي او
لاله در صحن چمن مانند آن رخسار نيست ژ |
ژاله زنان بر سر کل مرغ سنگ
با سر گل خوش بود از سنگ جنگ ض |
ضحکت عروسا مقلتي لدي البکاء
والضحک حلم الطفلة العذراء ..... ض العيان کصاحب السرطان بل غيل البيان کصاحب الجوزاء ا |
اي گل تو مرغ نادري برعكس مرغان مي پري كامد پيامت زان سري پرها بنه بي پر بيا ب |
بار خدايي که درون صدف
در کند از قطرهي آب زلال ن |
نشان رخصت عيشت نويسد ارشه دل
طلب نماي ز دستور عقل هم امضا ن |
نرگس همه شيوههای مستی
از چشم خوشت به وام دارد پ |
پديد آمد چو مينو مرغزاري
در او چون آب حيوان چشمه ساري ت |
اکنون ساعت 06:30 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)