گل نعمتي است هديه فرستاده از بهشت
مردم كريمتر شود اندر نعيم گل اي گل فروش گل چه فروشي بجاي سيم وز گل عزيز تر چه ستاني به سيم گل |
چونکه گل رفت و گلستان درگذشت
نشنوی زان پس ز بلبل سرگذشت |
بلبلي برگ گلي خوشرنگ در منقار داشت
وندران برگ و نوا خوش ناله هاي زار داشت |
گلی دیدم نچیدم بامدادش دریغا چون شب آمد برد بادش |
نقل قول:
|
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشق روی گل با ما چه ها کرد |
بیا که نوبت صلح است و دوستی و عنایت به شرط آن که نگوییم ازآنچه رفت حکایت بر این یکی شده بودم که گرد عشق نگردم قضای عشـق در آمد بدوخت چشم درایت |
به پایان آمد این دفتر، حكایت همچنان باقی
به صد دفتر نشاید گفت شرح حال مشتاقی |
در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی
خرقه جایی گرو و باده و دفتر جایی |
سعدي حديث مستي و فرياد عاشقي
ديگر مكن كه عيب بود خانقاه را دفتر ز شعر گفته بشوي و دگر مگو الا دعاي دولت سلجوقشاه را... |
اکنون ساعت 10:37 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)