روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست
در غنچه هنوز و صدت عندلیب هست |
تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودازده از غصه دو نیم افتادست |
تا چند همچو شمع زبان آوری کنی
پروانه ی مرادرسیدای محب خموش |
شاه شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان
که بمژگان شکند قلب همه صف شکنان |
نقش مستوری و مستی نه به دست من و توست
آن چه سلطان ازل گفت بکن آن کردم |
منم آن شاعر ساحر که به افسون سخن
از نی کلک همه قند و شکر میبارم |
من ِ گدا و تمنای وصل او ، هیات
مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست ...{پپوله} |
تا درخت دوستی کی بر دهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم |
منم که بی تو نفس می کشم زهی خجلت
مگر تو عفو کنی ورنه چیست عذر گناه |
همان مرحله است این بیابان دور
که گم شد درو لشکر سلم و تور.. |
اکنون ساعت 09:38 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)