نيك بدست آنك او شد تلف نيك و بد دل سبد آمد مكن هر سقطي در سبد ب |
برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را چ |
چو نافه بر دل مسکين من گره مفکن
که عهد با سر زلف گره گشای تو بست //// چ |
چهرهی یوسف ز سیلی گرمی بازار یافت
سایهی دستی ز اخوان وطن میخواستم! ر |
ره از غيار خالي كن چو عزم كوي ما داري نظر بر غير ما مفكن چو قصد روي ما داري ز |
زندگی چون قفسی ست
قفسی تنگ و پر از تنهایی س |
سيه كاري مكن با باز چون زاغ تو باز چتر سلطان را چه داني ش |
شهری است پر ظریفان وز هر طرف نگاری
یاران صلای عشق است گر می کنید کاری ج |
جام جهان نماست ضمير منير دوست اظهار احتياج خود آن جا چه حاجت است ح |
حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند
محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند خ |
اکنون ساعت 10:28 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)