دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
ون در آن ظلمت شب آب جیاتم دادند |
در ازل هر کو بفیض دولت ارزانی بود
تا ابد جام مرادش همدم جانی بود |
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
باشد که از خزانه غیبم دوا کنند |
داشتم دلقی و صد عیب مرا می پوشید
خرقه رهن من و مطرب شد و زنّار بماند |
در ره عشق که از سیل بلا نیست گذار
کرده ام خاطر خود را بتمنای تو خوش |
شکر آنکه تو در عشرتی ای مرغ چمن
به اسیران قفس مژده گلزار بیار |
روی بنمای و مرا گونه گونه ز جان دل بر گیر
پیش شمع آتش پروانه بجان دل بر گیر |
رود به خواب دو چشم از خیال تو هیهات
بود صبور دل اندر فراق تو حاشاک |
کشته ی چاه زنخدانِ توام کز هر طرف
صدهزارش گردن جان زیر طوق غبغب است |
تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک
باور مکن که دست به دامن بدارمت |
اکنون ساعت 06:17 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)