تا چند همچو شمع زبان آوری کنی
پروانه مراد رسید ای محب خموش |
شنیده ام سخنی خوش که پیر کنعان گفت
فراق یار نه آن می کند که بتوان گفت |
تا به گيسوی تو دست ناسزايان کم رسد
هر دلی از حلقهای در ذکر يارب يارب است |
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هر کس به قدر همت اوست |
تا به گیسوی تو دست نا سزایان کم رسد
هر دلی در حلقه ای در ذکز یارب یارب است |
تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست |
تو با شیرین لبانت قند و شکر را ز رو بردی
تو با اون تندی خویت رقابت با توتون کردی |
یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم
غم اغیار مخور تا کنی ناشادم |
من حاصل عمر خود ندارم جز غم
در عشق ز نیک و بد ندارم جز غم |
منم که گوشه میخانه خانقاه من است
دعای پیر مغان ورد صبحگاه من است |
اکنون ساعت 12:14 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)