سبز است در و دشت بیا تا نگذاریم
دست از سر آبی که جهان جمله سراب است س |
ساقی و مطرب و می جمله مهياست ولی
عيش بی يار مهيا نشود يار کجاست ش |
شراب گمرهی را میشکستیم ار خم و ساغر
بپایان میرساندیم این خمار و سرگرانی را چ |
چو گل هر دم به بويت جامه در تن
کنم چاک از گريبان تا به دامن گ |
گشاده نرگس رعنا زغيرت آب از چشم
نهاده لاله حمرا به جان ودل صد داغ ل |
لب که از هم میگشایی،سر خوشم چون کودکی که
خویش را در بین یک دکان قنادی ببیند! //د |
در خانه چنين جمعي در جمع چنين شمعي دارم ز تو من طمعي تا روز مشين از پا م |
ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان را ت |
تو معذوري در انكارت كه آنجا مي شود حيران جنيد و شي بسطامي شقيق و كرخي و ذاالنون ب |
بس كه بد مي گذرد زندگي اهل جهان
مردم از عمر چو سالي گذرد عيد كنند |
اکنون ساعت 03:20 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)