دل نور جهان باشد جان در لمعان باشد اين رقص كنان باشد آن دست زنان آيد س |
سخن درست بگويم نمي توانم ديد
كه مي خورند حريفان ومن نظاره مي كنم ل |
لبهاي تو آنگه كه باستيز بود در هر دو جهان از تو شكر ريز بود ش |
شيوه چشمت فريب جنگ داشت
ما غلط كرديم وصلح انگاشتيم گ |
گل بخنديد که از راست نرنجيم ولی
هيچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت ک |
كوه صبرم نرم شد چون موم در دست
تا در آتش عشقت گدا زانم چو شمع ح |
حکم مستوری و مستی همه بر خاتم تست
کس ندانست که آخر به چه حالت برود ج |
جسم خاک از عشق بر افلاک شد
کوه در رقص آمد و چالاک شد و |
وگر عقلست آن پر فن چرا عقلي بود دشمن كه مكر عقل بد در تن كند بنياد صورت را ن |
نیستوش باشد خیال اندر روان
تو جهانی بر خیالی بین روان س |
اکنون ساعت 01:25 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)