نیست غیر از گوشهء دل در جهان آب و گل گوشهء امنی که یک ساعت بیاساید کسی |
يار مردان خدا باش که در کشتي نوح
هست خاکي که به آبي نخرد طوفان را |
از همه سوي جهان جلوهي او ميبينم
جلوهي اوست جهان کز همه سو ميبينم |
مژدگاني بده اي خلوتي نافه گشاي
که ز صحراي ختن آهوي مشکين آمد |
دربهاران ، پوست بر تن ، پردهء بیگانگی است یا بسوازن ، یا به می ده ، جبه و دستار را از همان راهی که آمد گل ، مسافر میشود باغبان بیهوده میبندد در گلزار را ... |
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان وین راه بینهایت ای آفتاب خوبان میجوشد اندرونم یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت |
تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی
ور نه هر فتنه که بینی همه از خود بینی |
ياد باد آن که ز ما وقت سفر ياد نکرد
به وداعي دل غمديده ما شاد نکرد |
دیدم اهریمن شب در شب کشتن خویش آنقدر می زده بود تا اهورا شده بود رفته بودم به برش پیرهن پاره کنم یوسف از فرط جنون چون زلیخا شده بود |
دل به کنج قفس از حسرت پروازم سوخت
گو همآواز چمن کم دهد آواز به من شهريارا به غزل عشق نگنجد بگذار شرح اين قصهي جانسوز دهد ساز به من |
اکنون ساعت 04:11 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)