تا چه کند با رخ تو دود دل من
آینه دانی که تاب آه ندارد |
ديدي اي دل كه غم عشق دگربار چه كرد
چون بشد دلبر و با يار وفادار چه كرد |
در آن زمین که نسیمی وزد ز طره دوست
چه جای دم زدن نافههای تاتاریست |
تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان
بگشود نافهای و در آرزو ببست |
تیر آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش
رحم کن بر جان خود پرهیز کن از تیر ما |
ای صاحب کرامت شکرانه سلامت
روزی تفقدی کن درویش بینوا را |
امشب ز غمت میان خون خواهم خفت وز بستر عافیت برون خواهم خفت |
ترسم این قوم که بر دردکشان میخندند
در سر کار خرابات کنند ایمان را |
ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی تا راهرو نباشی کی راهبر شوی |
یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت |
اکنون ساعت 10:25 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)