تا آسمان ز حلقه بگوشان ما شود
کو عشوه ز ابروی همچون هلال تو |
وصل تو اجل را ز سرم دور همیداشت
از دولت هجر تو کنون دور نماندست |
ترا كه هرچه مراد است در جهان داري
چه غم ز حال ضعيفان ناتوان داري |
یا رب چه غمزه کرد صراحی که خون خم
با نعرههای قلقلش اندر گلو ببست |
ای پادشاه حسن خدا را بسوختیم
آخر سؤال کن که گدا را چه حاجت است |
یک همدم باوفا ندیدم جز درد
یک مونس نامزد ندارم جز غم |
ماهی که قدش به سرو میماند راست آیینه به دست و روی خود میآراست |
تشویش وقت پیر مغان میدهد باز
این سالکان نگر که چه با پیر میکنند |
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم کاین چنین رفتهست در عهد ازل تقدیر ما |
اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت
باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود |
اکنون ساعت 12:25 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)