پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

Omid7 03-17-2010 09:58 AM

تو وفا با دگران كن كه من سوخته دل
زنده از بهر همينم كه جفاي تو كشم

raha_10 03-17-2010 10:01 AM

میرفت خیال تو ز چشم من و میگفت
هیهات از این گوشه که معمور نماندهست

Omid7 03-17-2010 10:05 AM

تو که درد دل دیوانه ی من می دانی
چنـد دور از تو خورم خون جگر پنهانی

Setare 03-17-2010 10:47 AM

يار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا,
يار تويى غار تويى خواجه نگهدار مرا

Omid7 03-17-2010 10:59 AM

ای خوشا دولت آن مست که در پای حریف
سـر و دسـتــار نـدانـد کـــه کـــدام انـدازد

رزیتا 03-17-2010 11:03 AM

دیده را دستگه در و گهر گر چه نماند
بخور و خونی و تدبیر نثاری بکند

raha_10 03-17-2010 11:11 AM

دوش در حلقه ی ما قصه ی گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله ی موی تو بود

Omid7 03-17-2010 11:12 AM

درد من عشق تو و بستر من ، بستر مرگ
جـز تـوأم هـیچ طبیبی و پـرستـاری نیست

raha_10 03-17-2010 11:29 AM

تو نديدي!نگهت هيچ نيفتاد به راهي كه گذشتي
چون در خانه ببستم دگر از پاي نشستم

Omid7 03-17-2010 12:23 PM

مرا به شاعری آموخت روزگار آن گه
که چشم مست تو دیدم که ساحری آموخت


اکنون ساعت 08:31 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)