پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

دانه کولانه 06-29-2008 04:04 PM

نفس ، کز گرمگاه سینه می اید برون ، ابری شود تاریک
چو دیدار ایستد در پیش چشمانت
نفس کاین است ، پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟

k@vir 06-29-2008 04:55 PM

کهتری را که مهتری یابد
هم بدان چشم کهتری منگر
خرد شاخی که شد درخت بزرگ
در بزرگیش سرسری منگر

haj_amir 06-30-2008 04:56 AM

رسد ز چرخ عطارد هزار تهنيتت
چو فکرتت صفت امر کن فکان گيرد

k@vir 06-30-2008 03:30 PM

در بيابان جنون هر جا كه جوش لاله است
عاشقان خاري ز پاي خويش بيرون كرده اند

دانه کولانه 06-30-2008 04:17 PM

دامن ز پای بر گیر ای خوبروی خوشرو
تا دامنت نگیرد دست خدای خوانان
سعدی

haj_amir 06-30-2008 07:56 PM

نوشتم نامه وز گمراهي طالع نمي‌دانم
که خواهد ره به آن مه برد مرغ نامه‌بر يا نه

SonBol 06-30-2008 10:58 PM

همیشه گفته ام اما نمیشود انگار
دل تو سخت مرا پایبند خود کرده است

haj_amir 07-01-2008 03:53 AM

تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند
با صبا گفت و شنيدم سحري نيست که نيست

k@vir 07-01-2008 09:51 PM

تا جام نگـیـری نرســـی از پـــــی مـــقــــصـــد
طی کردن این راه به دست است قدم نیست

haj_amir 07-02-2008 02:32 AM

تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
زان سفر دراز خود عزم وطن نمیکند


اکنون ساعت 08:51 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)