پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد وان راز که در دل بنهفتم به درافتاد از راه نظر مرغ دلم گشت هواگیر ای دیده نگه کن که به دام که درافتاد د |
دیدن روی تو را دیده جان بین باید
دین کجا مرتبه چشم جهان بین نیست ی |
یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا نوح تویی روح تویی فاتح و مفتوح تویی سینه مشروح تویی بر در اسرار مرا م |
مرغ خوشخوان را بشارت باد کاندر راه عشق
دوست را باناله شبهای بیداران خوشست خ |
خبر کن ای ستاره یار ما را که دریابد دل خون خوار ما را خبر کن آن طبیب عاشقان را که تا شربت دهد بیمار ما را ج |
جام جهان نماست ضمیر منیر دوست
اظهار احتیاج خود آنجا چه حاجتست ف |
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق که در این دامگه حادثه چون افتادم ق |
قطع این مرحله بی همرهی حضر مکن
ظلماتست بترس از خطر گمراهی ن |
نوش کن جام شراب یک منی تا بدان بیخ غم از دل برکنی دل گشاده دار چون جام شراب سر گرفته چند چون خم دنی و |
یکدم غریق بحر خدا شو گمان مبر
کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی ش |
اکنون ساعت 01:24 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)