پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره واژه ای (http://p30city.net/showthread.php?t=3981)

مجتب 02-10-2010 09:20 PM

صحبت حکام ظلمت شب یلداست

نور ز خورشید جوی بو که برآید

Omid7 02-10-2010 09:30 PM

پرتو خورشید عشق بر همه افتد ولیک
سنگ به یک نوع نیست تا همه گوهر شود

مجتب 02-10-2010 09:34 PM

عدل سلطان گر نپرسد حال مظلومان عشق

گوشه گیران را ز آسایش طمع باید برید

deltang 02-10-2010 10:16 PM

چه شباست یا رب امشب که ستاره ای بر آمد

که دگر نه عشق خورشید و نه مهر ماه دارم

رزیتا 02-10-2010 10:28 PM

یارب آن آهوی مشکین به ختن باز رسان
و آن سهی سرو خرامان به چمن باز رسان

Omid7 02-11-2010 12:27 AM

میل ندارم به باغ انس نگیرم به سرو
سروی اگر لایقست قد خرامان اوست

رزیتا 02-11-2010 01:26 AM

تنت را دید گل گویی که در باغ
چو مستان جامه را بدرد بر تن

Omid7 02-11-2010 01:29 AM

مطرب یاران برفت ساقی مستان بخفت
شاهد ما برقرار مجلس ما بردوام

رزیتا 02-11-2010 01:41 AM

مبوس جز لب ساقی و جام می حافظ
که دست زهد فروشان خطاست بوسیدن

Omid7 02-11-2010 01:46 AM

خزان خواهیم شد ساقی کنون مستی غنیمت دان
که لاله ساغر و شبنم شراب ناب را ماند

رزیتا 02-11-2010 02:08 AM

شراب لعل کش و روی مه جبنیان بین
خلاف مذهب آنان جمال اینان بین

topic_sun 02-11-2010 11:26 AM

ناله من میتراود از در و دیوار
آسمان اماسرا پا گوش وخاموش است!

MAHDI 02-11-2010 11:44 AM

من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند

رزیتا 02-11-2010 12:02 PM

حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی
من از آن روز که در بند توام آزادم

مجتب 02-11-2010 01:05 PM

رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم

قد برافراز که از سرو کنی آزادم

MAHDI 02-11-2010 01:49 PM

بجای سرو بلند ایستاده بر لب جوی
چرا نظر نکنی یار سرو بالا را

Omid7 02-11-2010 03:47 PM

به یاد یار دیرین کاروان گم کرده رامانم
که شب در خواب بیند همرهان کاروانی را

رزیتا 02-11-2010 04:56 PM

کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
کی روی ره ز که پرسی چون باشی

deltang 02-11-2010 05:04 PM

ای کاروان آهسته ران کارام جانم میرود

وان دل که با خود داشتم با دلستانم میرود

Omid7 02-11-2010 06:06 PM

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا

مجتب 02-11-2010 07:36 PM

چو خندان شد و چهره شاداب کرد

ورا نام تهمینه سهراب کرد

Omid7 02-11-2010 09:43 PM

دلکش آن چهره که چون لاله بر افروخته از شرم
بار دیگر به سراغ من خونین جگر آید

رزیتا 02-12-2010 12:23 AM

گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود

amir ahmadi 02-12-2010 02:39 AM

ساقی غم من بلند اوازه شده است
سر مستی من برون ز اندازه شده است

مجتب 02-12-2010 02:56 AM

لطفا کلمه ای که از شعر قبل انتخاب میکنین مشخص کنید...
من که تو شعر شما وجه اشتراک ندیدم...
شاید خوابم میاد...

بده ساقی شراب ارغوانی

به یاد نرگس جادوی فرخ

رزیتا 02-12-2010 09:43 AM

ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی

deltang 02-12-2010 10:27 AM

مبوس جز لب ساقی و جام می حافظ

که دست زهد فروشان خطاست بوسیدن

مجتب 02-12-2010 10:41 AM

بر در میخانه رفتن کار یک رنگان بود

خودفروشان را به کوی می فروشان راه نیست

deltang 02-12-2010 10:54 AM

می بده تا دهمت آگهی از سر قضا

که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست

مجتب 02-12-2010 11:08 AM

http://p30city.net/images/buttons/post_thanks.gif

در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند

گر تو نمی​پسندی تغییر کن قضا را

deltang 02-12-2010 11:12 AM

از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است

وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است

دانه کولانه 02-12-2010 11:13 AM

توانگران را عیبی نباشد ار وقتی
نظر کنند که در کوی ما گدایی هست
به کام دشمن و بیگانه رفت چندین روز
ز دوستان نشنیدم که آشنایی هست

اواز زیبایی از همایون شجریان (البته 2 مصرع اولش نیست ) در گناه عشق

دانه کولانه 02-12-2010 11:14 AM

اشتباه شد ...
اوکی


مرا نام باید که تن مرگ راست (فردوسی )

deltang 02-12-2010 11:14 AM

برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن

که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

مجتب 02-12-2010 11:22 AM

ای در رخ تو پیدا انوار پادشاهی

در فکرت تو پنهان صد حکمت الهی

رزیتا 02-12-2010 01:53 PM

مرا اگر تو بگذاری ای نفس طامع
بسی پادشایی کنم در گدایی

مجتب 02-12-2010 02:00 PM

گدایی در جانان به سلطنت مفروش

کسی ز سایه این در به آفتاب رود

رزیتا 02-12-2010 02:39 PM

اگرت سلطنت فقر ببخشند ای دل
کمترین ملک تو از ماه بود تا ماهی

ساقي 02-12-2010 03:20 PM

ساقي به مژدگاني عيش از درم درآي
تا يك دم از دلم غم دنيا به در بري
در شاهراه جاه و بزرگي خطر بسي است
آن به كزين گريوه سبكبار بگذري

Omid7 02-12-2010 03:46 PM

ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا


اکنون ساعت 03:39 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)